کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نامحسوس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نامحسوس
معنی
(مَ) [ فا - ع . ] (ص مف .) غیرقابل تشخیص ، غیرقابل حس .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
impalpable, imperceptible, indiscernible, insensible, intangible, subtle
-
جستوجوی دقیق
-
نامحسوس
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ فا - ع . ] (ص مف .) غیرقابل تشخیص ، غیرقابل حس .
-
نامحسوس
لغتنامه دهخدا
نامحسوس . [ م َ ] (ص مرکب ) احساس نشده . حس ناشده . || غیرقابل حس . تشخیص ناپذیر.
-
واژههای مشابه
-
ghost surveillance
مراقبت نامحسوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مراقبت محتاطانه و فراگیر به دور از دید هدف مورد نظر
-
insensible perspiration, transpiration 2
تعریق نامحسوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] از دست دادن آب بهصورت بخار از سطوح مرطوب بدن، مانند پوست و درخت نایژهای (bronchial tree)
-
insensible water loss
آبکاست نامحسوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] دفع آب بهصورت بخار از سطح بدن و ازطریق تنفس
-
جستوجو در متن
-
indefaceable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نامحسوس
-
allonymously
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور نامحسوس
-
unaxiomatic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نامحسوس
-
irrational impulse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربان نامحسوس
-
بفهمی نفهمی
لهجه و گویش تهرانی
نامحسوس،تاحدی
-
بِگی نَگی
لهجه و گویش تهرانی
نامحسوس،تاحدی
-
گیج و گُم
فرهنگ گنجواژه
نامحسوس،سر درگم.
-
impalpable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر ممکن است، غیر محسوس، لمس نشدنی، نامحسوس