کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نامحدود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نامحدود
/nāmahdud/
معنی
بیحد؛ بیپایان.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بیپایان، بیحد، بیشمار، بیمرز، بینهایت، نامتناهی، نامشخص ≠ متناهی، محدود
برابر فارسی
بی کران
دیکشنری
ad infinitum, absolute, boundless, dateless, illimitable, indefinite, limitless, non-finite, open-ended, unbounded, unlimited
-
جستوجوی دقیق
-
نامحدود
واژگان مترادف و متضاد
بیپایان، بیحد، بیشمار، بیمرز، بینهایت، نامتناهی، نامشخص ≠ متناهی، محدود
-
نامحدود
فرهنگ واژههای سره
بی کران
-
نامحدود
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ فا - ع . ] (ص .) 1 - بی اندازه ، بی شمار. 2 - بی پایان ، بی حد.
-
نامحدود
لغتنامه دهخدا
نامحدود. [ م َ ] (ص مرکب ) بی حد. بی پایان . (از آنندراج ). بی حد. بی نهایت . بی انجام . بی پایان . ناجزانجام . (از ناظم الاطباء). بی کران : عرصه ٔ مملکت غور چه نامحدود است که در آن عرصه چنان لشکر نامعدود است . انوری .|| نامحصور. تحدیدناشده . که حد و...
-
نامحدود
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] nāmahdud بیحد؛ بیپایان.
-
نامحدود
دیکشنری فارسی به عربی
عريض , غير محدود , غير موهل
-
واژههای مشابه
-
indeterminate growth
رشد نامحدود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] رشدی که به دلیل نبود جوانۀ انتهایی محدود نمیشود
-
دایره نامحدود
دیکشنری فارسی به عربی
مطلق
-
فضای نامحدود
دیکشنری فارسی به عربی
فارغ
-
جستوجو در متن
-
unlikeness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نامحدود
-
indefinitely
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور نامحدود
-
unsolicitously
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور نامحدود
-
unlimitableness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نامحدود