کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نامادری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نامادری
/nāmādari/
معنی
زنپدر؛ مادراندر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
stepmother, stepparent
-
جستوجوی دقیق
-
نامادری
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (ص نس .) زن پدر غیر از مادر شخص .
-
نامادری
لغتنامه دهخدا
نامادری .[ دَ ] (اِ مرکب ) نمادری . زن پدر را گویند. (آنندراج ). زن دیگر پدر کسی غیر از مادر او. (فرهنگ نظام ). مادراندر. مادرندر. مارندر. زن پدر. زن بابا. مایندر.
-
نامادری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) nāmādari زنپدر؛ مادراندر.
-
نامادری
دیکشنری فارسی به عربی
زوجة الاب
-
نامادری
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: namuneyi طاری: namayi طامه ای: nâmâyi طرقی: nemayi کشه ای: nemayi نطنزی: namâyi
-
جستوجو در متن
-
زن بابا
لهجه و گویش تهرانی
نامادری
-
مادرخوانده
واژگان مترادف و متضاد
نامادری، دایه، مادراندر ≠ پدرخوانده
-
زن بابا
فرهنگ فارسی معین
(زَ) (اِمر.) نامادری .
-
مادرخوانده
فرهنگ فارسی معین
( ~. خا دِ) (اِمر.) نامادری .
-
زوجة الاب
دیکشنری عربی به فارسی
زن پدر , نامادري , مادر
-
زن پدر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) zanpedar نامادری؛ مادراندر.
-
زن بووه
لهجه و گویش بختیاری
zan-bowa زن پدر، نامادرى.
-
stepmothers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
stepmothers، نامادری، زن پدر، مادر
-
مادر اندر
فرهنگ فارسی معین
( ~. اَ دَ) (اِ مر.) = مادندر: نامادری .