کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نالوطی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نالوطی
معنی
(ص .) (عا.) ناجوانمرد، بی مروّت .
فرهنگ فارسی معین
مترادف و متضاد
بیمروت، لامروت، ناجوانمرد، نامرد ≠ لوطی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نالوطی
واژگان مترادف و متضاد
بیمروت، لامروت، ناجوانمرد، نامرد ≠ لوطی
-
نالوطی
فرهنگ فارسی معین
(ص .) (عا.) ناجوانمرد، بی مروّت .
-
نالوطی
لغتنامه دهخدا
نالوطی . (ص مرکب ) در تداول ، آنکه لوطی گری ندارد. که آئین رفاقت نداند. که نارو میزند. نارفیق . نادرویش . ناجوانمرد.
-
نالوطی
لهجه و گویش تهرانی
بی معرفت
-
جستوجو در متن
-
نادرویش
واژگان مترادف و متضاد
۱. ناصوفی ۲. نالوطی
-
باباشمل
واژگان مترادف و متضاد
۱. داش، داشمشدی، لوطی ≠ نالوطی ۲. جاهل
-
لوطی
لغتنامه دهخدا
لوطی . (ص ) منسوب به قوم لوط. لاطی . لواطه کار. غلامباره . کودک باز. (غیاث ). هرزه کار و قمارباز و شراب خواره . (غیاث از چراغ هدایت ). بی باک و نامقیدی که هندیان بانکا گویند. (غیاث از مصطلحات ). رند و حریف و شوخ و بی باک و شلتاق که در هندوستان آن را ...