کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناقص انجام دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ناقص الخلقه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: ناقصالخَلقة] ‹ناقصخلقت› nāqesolxelqe آنکه در بدنش نقصی مادرزادی باشد.
-
ناقص العضو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] nāqesol'ozv آنکه عضوی از اعضای بدنش ناقص باشد؛ ناقصعضو؛ ناقصاندام.
-
ناقص العقل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] ‹ناقصعقل› nāqesol'aql ناقصخرد؛ کمعقل؛ کمخرد.
-
تغذیه ناقص
دیکشنری فارسی به عربی
سوء التغذية
-
بطور ناقص
دیکشنری فارسی به عربی
مرض , نصف
-
ناقص شده
دیکشنری فارسی به عربی
مشوه
-
ناقص بودن
دیکشنری فارسی به عربی
قلة
-
incomplete breech presentation
نمای ناقص ته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی نمای ته که در آن یک یا دو پا یا زانو نیز وارد زاهدانراه میشود
-
placenta praevia partialis/ placenta previa partialis, incomplete placenta praevia/ incomplete placenta previa, partial placenta praevia/ partial placenta previa
جفت سرراهی ناقص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی جفت سرراهی که بخشی از دهانه داخلی زهدان را میپوشاند
-
imperfect information game
بازی اطلاعاتناقص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] وضعیتی در بازی که در آن بازیگران هریک از طرفهای مبادله، اطلاعات متفاوت دارند
-
hung start, false start
راهاندازی ناقص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی راهاندازی که در آن موتور توربینی به گردش درمیآید، اما دور آن به حد پایدار نمیرسد
-
incomplete block design
طرح بلوکی ناقص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] نوعی طرح بلوکی که در آن، به دلیل محدودیت، امکان تخصیص همۀ تیمارها (treatment) در هر بلوک وجود ندارد
-
سکته ء ناقص
دیکشنری فارسی به عربی
نوبة الغضب
-
بچه ناقص الخلقه
دیکشنری فارسی به عربی
احمق
-
imperfect information sequential game
بازی دنبالهای اطلاعاتناقص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] نوعی بازی پیاپی که در آن هر بازیگر از کنشهای دیگر بازیگران در مراحل پیشین آگاه نیست