کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نافع طباخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نافع طباخ
لغتنامه دهخدا
نافع طباخ . [ ف ِ ع ِ طَب ْ با ] (اِخ ) رجوع به نافع قمی شود.
-
واژههای مشابه
-
نافع آمدن
لغتنامه دهخدا
نافع آمدن . [ ف ِ م َ دَ ] (مص مرکب ) سودمند آمدن .مفید افتادن . || مؤثر افتادن . اثر بخشیدن . اثر کردن . فایده بخشیدن : از وعده و وعید سخن راند و به لطف و عنف اعذار و انذار مقدم داشت و هیچگونه نافع نیامد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 157).
-
نافع باهلی
لغتنامه دهخدا
نافع باهلی . [ ف ِ ع ِ هَِ ] (اِخ ) رجوع به ابوغالب نافع الخیاط در این لغت نامه شود و نیز رجوع به منتهی الارب و تاج العروس شود.
-
نافع شدن
لغتنامه دهخدا
نافع شدن . [ ف ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب )مفید افتادن . مؤثر افتادن . اثر کردن . نافع آمدن .- نافع شدن دارو ؛ مؤثر افتادن آن . رجوع به نافع آمدن شود.|| خوب کردن . به کردن . نفع کردن . فایده نمودن . (ناظم الاطباء).
-
نافع قمی
لغتنامه دهخدا
نافع قمی . [ ف ِ ع ِ ق ُم ْ می ] (اِخ ) از شاعران قرن یازدهم است و به روایت نصرآبادی «به طباخی مشغول بوده همتش به آن راضی نشده ... این بیت را گفته بود:یک سر رشته وجود و سر دیگر عدم است نیست فرقی به میان این چه حدوث وقدم است .و به خدمت مولانا عبدالرزا...
-
ام نافع
لغتنامه دهخدا
ام نافع. [ اُم ْ م ِ ف ِ ] (ع اِ مرکب ) الاغ ماده . || مرغ خانگی . (از المرصع). جوجه . (ناظم الاطباء). || کف دست . (از المرصع).
-
غير نافع
دیکشنری عربی به فارسی
بيهوده , بي نتيجه , بي اثر , غير موثر , بيفايده