کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نافع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن عتبةبن ابی وقاص بن زهرةبن کلاب بن اخی سعد. از اصحاب پیغمبر است و در روز فتح مکه اسلام آورد. (از الاصابه ج 5 ص 226) (تاریخ گزیده ص 240).
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن عجیربن عبدیزیدبن عبدالمطلب بن عبدمناف القرشی ، از اصحاب است . رجوع به الاصابه ج 5 ص 226 شود.
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن علقمة، از صحابه است . رجوع به الاصابه ج 5 ص 227 شود.
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن علقمةبن صفوان الکنانی . وی از طرف عبدالملک بن مروان امیر مکه بود. (از الاصابه ج 5 ص 227).
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن کیسان الثقفی ، صحابی است . رجوع به الاصابه ج 5 ص 227 شود.
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن مالک اصبحی . رجوع به ابوسهیل نافعبن مالک اصبحی در این لغت نامه شود.
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن مالک ، تابعی است . رجوع به ابوسهیل نافعبن مالک بن عامر در این لغت نامه شود.
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن مسعودالغفاری ، صحابی است . رجوع به الاصابه ج 5 ص 228 شود.
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن هشام بن حکیم بن حزام . از صحابه ٔ پیغمبر و ازراویان حدیث است . به روایت حمداﷲ مستوفی وی در روز فتح مکه اسلام آورد. رجوع به تاریخ گزیده ص 240 شود.
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن هلال بجلی . از اشراف و شجعان عرب است وی به سال 61 هَ . ق . درواقعه ٔ کربلا ملازم رکاب امام حسین بن علی بود و با دشمنان آن حضرت جنگید و به دست شمربن ذی الجوشن کشته شد. (از الاعلام زرکلی ص 1094 از تذکرةالحفاظ ج 1 ص 213).
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن بدیل بن ورقاء الخزاعی ، از صحابه ٔ رسول اﷲ است . وی راپیغمبر اسلام با منذربن عمرو با گروهی دیگر به نجد فرستاد و در آنجا کشته شد .رجوع به الاصابه ج 5 ص 224 و عقدالفرید ج 3 ص 333 شود.
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابن عمر قرشی جمحی مکی . از حافظان حدیث و به عهد خویش محدث مکه بود و در همانجا به سال 179 هَ . ق . درگذشت .(از الاعلام زرکلی ص 1094 از تذکرة الحفاظ ج 1 ص 213).
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابوالسائب ، از موالی پیغمبر اسلام است . رجوع به تاریخ حبیب السیر ج 1 ص 438 شود.
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابوطیبةالحجام ، از صحابه است . رجوع به الاصابه ج 5 ص 229 شود.
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) ابوعبداﷲ نافع. وی مولای عبداﷲبن عمر، اصلا دیلمی و از کبار تابعین و از ثقات محدثان است . اهل حدیث در حق وی گفته اند: «روایت شافعی از مالک و مالک از نافع و نافع از عبداﷲبن عمرسلسلةالذهبی است به برکت جلالت قدر هریک ازین راویان ». وی...