کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناظره خوانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناظره خوانی
لغتنامه دهخدا
ناظره خوانی . [ ظِ رَ / رِ خوا / خا ] (حامص مرکب ) مطالعه ٔ کتاب و درس . (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
ناظرة
لغتنامه دهخدا
ناظرة. [ ظِ رَ ] (اِخ ) کوهی است یا آبی است مربنی عبس را یا موضعی است . (منتهی الارب ). جبل او ماء لبنی عبس باعلی الشقیق ، او موضع. (معجم متن اللغة).
-
ناظرة
لغتنامه دهخدا
ناظرة. [ ظِ رَ ] (ع اِ) چشم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء). عین . (اقرب الموارد). ج ، نواظر. || اصطلاحاً، نگریستن به بصیرت است از جانبین امر در نسبت بین دو چیز به خاطر اظهار صواب . (تعریفات جرجانی ). طرفین قضیه ای را برای ا...
-
نَاظِرَةٌ
فرهنگ واژگان قرآن
نظر کننده