کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناصریه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
حسن آباد
لغتنامه دهخدا
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سعیدآباد بخش مرکزی شهرستان سعیدآباد. در شمال راه مالرو ناصریه - سعیدآباد،25 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
شمس العماره
لغتنامه دهخدا
شمس العماره . [ ش َ سُل ْ ع ِ رَ / رِ ] (اِخ ) یکی از بناهای دوره ٔ ناصرالدین شاه قاجار که در خیابان ناصریه (ناصرخسرو کنونی ) در ضلع شرقی کاخ گلستان واقع است و سابقاً منظره ٔ زیباتری داشت . (از فرهنگ فارسی معین ). عمارت شمس العماره و تکیه ٔ دولت در م...
-
کمال الدین
لغتنامه دهخدا
کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) علی بن مبارک . ازمشاهیر ادبای عرب و از شعرای بزرگ دولت ناصریه ٔ شام و مدتی خطیب بیت المقدس بود و چون پدرش نابینا بود به ابن الاعمی شهرت یافت . (از ریحانة الادب ج 3 ص 384).
-
قطب الدینی
لغتنامه دهخدا
قطب الدینی .[ ق ُ بُدْ دی ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سعیدآباد بخش مرکزی شهرستان جیرفت واقع در 7 هزارگزی باختر سعیدآباد و 2 هزارگزی جنوب ناصریه به سعیدآباد. سکنه ٔ آن 12 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن خطیب الناصریة، علی بن محمدبن سعدبن محمدبن علی بن عثمان بن اسماعیل بن ابراهیم جبرینی حلبی طائی شافعی ، مشهور به ابن خطیب ناصریة و مکنی به ابوالحسن و ملقب به علاءالدین . رجوع به علی حلبی (ابن محمدبن سعدبن ...) شود.
-
امامیه
لغتنامه دهخدا
امامیه . [ اِ می ی َ / ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عباسی بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع در 27 هزارگزی جنوب خاوری بستان آباد سر راه میانه به تبریز. در جلگه واقع شده و هوایش معتدل است و 186 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و رودخانه تأمین میشود. محصو...
-
خانقاه ضیفه خاتون
لغتنامه دهخدا
خانقاه ضیفه خاتون . [ ن َ / ن ِ هَِ ض َ ف َ ] (اِخ ) خانقاهی بوده که ضیفه خاتون ، دختر سیف الدین ابی بکر مادر ملک عزیزمحمد، داخل باب اربعین و مقابل مسجد شیخ حافظ عبدالرحمان بن استاد در حلب بسال 735 هَ . ق . بنا کرد. این خانقاه فعلاً در محله ٔ فرافره ...
-
علی بهجت
لغتنامه دهخدا
علی بهجت . [ ع َ ب َ ج َ ] (اِخ ) ابن محمودبن علی آغامصری . عالم در تاریخ و آثار شرقی و اسلامی . وی در سال 1274 هَ . ق . در قریه ٔ بلهاالعجوز از توابع بنی سویف در صعیدأدنی متولد شد و بترتیب در مدارس ناصریه و تجهیزیة و مدرسه ٔ زبان شرکت کرد و در زبان...
-
فاضل دربندی
لغتنامه دهخدا
فاضل دربندی . [ ض ِ ل ِ دَ ب َ ] (اِخ ) آخوند ملا آقا پسر عابدین رمضان بن زاهد شیروانی . با شیخ مرتضی انصاری معاصر و از شاگردان شریف العلماء مازندرانی بوده است . در علم اکسیر نیز مهارت داشته و رساله ای در آن علم تألیف کرده است . میرزا محمد تنکابنی ش...
-
ظاهر
لغتنامه دهخدا
ظاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن عمربن ابی زیدان (1106 - 1196 هَ . ق .). مردی زیرک و شجاع بود. اصل وی از مدینه است و یکی از نیاکان او به فلسطین مهاجرت کرد و آنجا توطن گزید. پدرظاهر در روزگار ولایت امیر بشیر شهابی بر لبنان ، حاکم صفد و توابع آن بود و پس از او...
-
تاج بن محمود
لغتنامه دهخدا
تاج بن محمود. [ ج ِن ِ م َ ] (اِخ ) تاج الدین العجمی الاصفهندی الشافعی . ساکن حلب ، در حدود سال 727 هَ . ق . متولد شد، از ایران به حلب رفت و از آنجا روی به حجاز آورد پس از ادای مراسم حج به حلب باز گشت و در «راحیه » سکونت گزید وبتدریس نحو پرداخت و «حا...
-
ناصره
لغتنامه دهخدا
ناصره . [ ص ِ رَ ] (اِخ ) شهری است در شمال فلسطین با 10000 تن جمعیت . به علت سکونت بیش از 5000 تن مسیحی کلیساهای متعددی در آنجا وجود دارد. بازارها و باغچه های زیبائی دارد. چون حضرت عیسی مدتی در اینجا سکونت داشت لذا ناصره از اماکن مقدس مسیحیان و زیارت...
-
شیعة
لغتنامه دهخدا
شیعة. [ ع َ ] (اِخ ) گروهی از هواداران حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب و حضرت فاطمه و اولاد ایشان سلام اﷲ علیهم اجمعین . ج ، اَشْیاع ، شیَع. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).گروهی از مسلمانان که معتقدند به خلافت بلافصل حضرت...
-
طاهر
لغتنامه دهخدا
طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن الحسن بن الحبیب الحلبی ، متوفی به سال 808 هَ . ق . نسب وی چنین است طاهربن الحسن بن عمربن حبیب بن شُویخ الزّین ابوالعزّبن البدر، ابی محمد الحلبی الحنفی ّ. و یعرف بابن الحبیب . ولادت وی در حلب اندکی بعد از سال 740 بوده است ، از...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن عبدالقادربن محمد الحسینی العبیدی سبط ابن الصائغ البعلی الاصل القاهری مکنی به ابوالعباس و ملقب بتقی الدین و معروف به المقریزی . مولد766 و وفات 845 هَ . ق . و سخاوی گوید مقریزی نسبت است بحاره ای به بعلبک و آن حاره معر...