کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناصحیح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ناصحیح
مترادف و متضاد
خطا، سقیم، غلط، کذب، نادرست، ناصواب ≠ صحیح
دیکشنری
inaccurate, incorrect, wrong
-
جستوجوی دقیق
-
ناصحیح
واژگان مترادف و متضاد
خطا، سقیم، غلط، کذب، نادرست، ناصواب ≠ صحیح
-
ناصحیح
دیکشنری فارسی به عربی
خاطي , سيي , ظالم
-
واژههای مشابه
-
چیز ناصحیح و غلط
دیکشنری فارسی به عربی
خطا
-
جستوجو در متن
-
protein fold disease, protein folding-related diseas
بیماری تابِ پروتئین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] هر بیماری در انسان که ناشی از تابِ ناصحیح پروتئین باشد
-
misdoes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشتباه، بدانجام دادن، ناصحیح انجام دادن، کشتن
-
misdid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشتباه، بدانجام دادن، ناصحیح انجام دادن، کشتن
-
misdo
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشتباه، بدانجام دادن، ناصحیح انجام دادن، کشتن
-
unorthodox
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر متعصب، غیر مومن، غیر ارتدکس، دارای عقیده ناصحیح یا غیر معمول
-
سقم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی، جمع: اَسقام] soqm ۱. مرض؛ بیماری.۲. [مقابلِ صحت] ناصحیح بودن؛ نادرستی.
-
یاوه پو
واژهنامه آزاد
بیهوده کار، کسی که دنبال کارهای ناصحیح و ناراست و بیهوده است. مبطل.
-
inaccuracy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشتباه، عدم دقت، عدم صحت، چیز ناصحیح و غلط، غلط، نا درستی
-
بیراه
لهجه و گویش گنابادی
birah در گویش گنابادی یعنی نادرست ، ناصحیح ، ناجور ، غلط ، اشتباه
-
غلط
واژگان مترادف و متضاد
اشتباه، خبط، خطا، سقط، سقیم، سهو، مغلوط، نادرست، ناصحیح ≠ درست، صحیح