کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ناشی ءالاصغر
لغتنامه دهخدا
ناشی ءالاصغر. [ ش ِ ئُل ْاَ غ َ ] (اِخ ) [ الَ ... ] علی بن عبداﷲ. شاعر مشهوری است از اهالی بغداد. وی به دوران خلافت المقتدر و القاهر و الراضی و غیر ایشان می زیسته است . (از سمعانی ). و نیز مؤلف ریحانة الادب آرد: علی بن عبداﷲبن وصیف بن عبداﷲ، یا علی...
-
ناشی گری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] nāšigari بیتجربگی؛ تازهکاری.
-
ناشی از
دیکشنری فارسی به عربی
مستحق
-
ناشی شدن
دیکشنری فارسی به عربی
انبثق , قضية , نتيجة
-
ادم ناشی
دیکشنری فارسی به عربی
مبتدي
-
ناشی ،ناشیگری
لهجه و گویش تهرانی
ناوارد،ناواردی
-
ناشی شده است
فرهنگ واژههای سره
برآمده است
-
ناشی می شود
فرهنگ واژههای سره
بر می آید
-
ناشی شدن از
دیکشنری فارسی به عربی
ايراد
-
ناشی از خست
دیکشنری فارسی به عربی
بخيل
-
ناشی از زهر اگینی
دیکشنری فارسی به عربی
سام
-
ناشی از بدبختی
دیکشنری فارسی به عربی
سيء الحظ
-
ناشی از عدم تبعیض
دیکشنری فارسی به عربی
عشوائي
-
ناشی از گلو
دیکشنری فارسی به عربی
صوة اجش
-
ناشی از هوس
دیکشنری فارسی به عربی
غريب