کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناشکن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناشکن
لغتنامه دهخدا
ناشکن . [ ش ِ ک َ ] (نف مرکب ) ناشکننده . نشکن . که نمی شکند. رجوع به نشکن شود.
-
جستوجو در متن
-
نشکن
لغتنامه دهخدا
نشکن . [ ن َ ک َ / ن َ ش ِ ک َ ] (نف مرکب ) نشکننده . که نمیشکند. || نشکستنی . ناشکن : لیوان نشکن . که شکستنی نیست .
-
سخت پیمان
لغتنامه دهخدا
سخت پیمان . [ س َ پ َ / پ ِ ] (ص مرکب ) آنکه در پیمان خود وفادار باشد. با وفا. عهد ناشکن : سخت پیمان بود در دین . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 310).دوستان سخت پیمان را ز دشمن باک نیست شرط یارانست کز پیوند یارش نگسلد.سعدی .