کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناشکری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ناشکری
/nāšokri/
معنی
ناسپاسی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
حقنشناسی، کفر، کفران، ناسپاسی ≠ سپاسگزار
برابر فارسی
ناسپاس
دیکشنری
ingratitude
-
جستوجوی دقیق
-
ناشکری
واژگان مترادف و متضاد
حقنشناسی، کفر، کفران، ناسپاسی ≠ سپاسگزار
-
ناشکری
فرهنگ واژههای سره
ناسپاس
-
ناشکری
لغتنامه دهخدا
ناشکری . [ ش ُ ] (حامص مرکب ) ناسپاسی . (ناظم الاطباء). حق ناشناسی .شکر نعمت نگزاردن . کفران ورزیدن . کافرنعمتی کردن .- ناشکری حق ؛ کفران نعمت خداوند. شکر و سپاس خداوندی بجا نیاوردن : ز نافرمانی و ناشکری حق هزاران عید و یک قربان ندارد.عرفی (از آنندر...
-
ناشکری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [فارسی. عربی. فارسی] nāšokri ناسپاسی.
-
واژههای مشابه
-
ناشکری کردن
لغتنامه دهخدا
ناشکری کردن . [ ش ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شکر نکردن . ناسپاسی کردن . سپاس نعمت نگزاردن . کفران ورزیدن . || شکوه کردن . شکایت کردن از خداوند : نور خورشید ار سحابی برد ناشکری مکن کآخر این باران رحمت زآن سحاب آمد پدید.سید حسین غزنوی .
-
واژههای همآوا
-
ناشکر،()ی
لهجه و گویش تهرانی
ناسپاسی
-
جستوجو در متن
-
ناسپاسی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) nāsepāsi ناشکری؛ حقناشناسی.
-
کفران
واژگان مترادف و متضاد
حقناشناسی، حقنشناسی، ناسپاسی، ناشکری
-
کنود
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] konud ناسپاسی؛ ناشکری؛ کفران نعمت.
-
کفران
فرهنگ فارسی معین
(کُ) [ ع . ] (اِمص .) ناسپاسی ، ناشکری .
-
ناسپاسی
واژگان مترادف و متضاد
حقناشناسی، کفر، کفران، ناشکری، نمکبحرامی، نمکناشناسی ≠ حقشناسی
-
سپاس
واژگان مترادف و متضاد
۱. ثنا، حمد، ستایش ۲. درود، ۳. امتنان، تشکر، حقشناسی، شکر، قدردانی، منت، شکرگزاری ≠ کفران، ناشکری