کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناشور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ناشور
معنی
(اِ.) پارچة نخی چرکتاب مانند متقال .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناشور
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) پارچة نخی چرکتاب مانند متقال .
-
ناشور
لغتنامه دهخدا
ناشور. (اِ) قسمی پارچه ٔ سفید پنبه ای لطیف تر از کرباس و شبیه به متقال . پارچه ای لطیف تر از کرباس و خشن تر از چلوار.
-
ناشور
لغتنامه دهخدا
ناشور. (ن مف مرکب ) ناشسته . شسته نشده . تمیز ناشده . || غیرمطهر. تطهیرنشده .
-
ناشور
لهجه و گویش تهرانی
نشسته
-
ناشور
واژهنامه آزاد
در گویش اصیل فارسی نا+بن فعل صفت منفی می سازد با توجه به اینکه شور بن فعل شستن می باشد ناشور به چیز شسته نشده گفته می شود این اصطلاح هنوز در جنوب ایران کرمان و بندعباس رایج است. واژه های مرتبط مثل نادان،ناپز، ناتوان، ناروب
-
جستوجو در متن
-
ناشو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] nāšao[w] ناشدنی؛ نشدنی؛ محال؛ غیرممکن.ناشور۱. (صفت مفعولی) ناشسته؛ شستهنشده.۲. (اسم) پارچۀ نخی چرکتاب، مانند متقال.
-
نشسته
لغتنامه دهخدا
نشسته . [ ن َ ش ُ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب )ناشسته . ناشور. شسته ناشده . مقابل شسته : روی ناشسته چو ماهش نگریدچشم بی سرمه سیاهش نگرید. || تطهیر ناکرده . ناپاک .- امثال :نشسته پاک است .
-
تنزیب
لغتنامه دهخدا
تنزیب . [ ت َ ] (اِ) جامه ٔ کوچکی باشد که در زیر قبا پوشند و ترکان ارخالق گویند. (برهان ). ارخالق و جامه ای که در زیر قبا پوشند و بافته ٔ پنبه ای نازک و سفیدی شبیه به ململ که در بنگاله بافند و تنزیب می نامند. (ناظم الاطباء). بافته ایست ریسمانی که از ...