کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناشنود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ناشنود
/nāse(o)nud/
معنی
ناشنیده؛ شنیدهنشده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناشنود
لغتنامه دهخدا
ناشنود. [ ش ِ ] (ن مف مرکب ) شنیده نشده . (ناظم الاطباء). ناشنوده . ناشنیده . || چیزی که لایق و سزاوار شنیده شدن نباشد. (ناظم الاطباء). || سخن بیهوده . (ناظم الاطباء).
-
ناشنود
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹ناشنوده› [قدیمی] nāse(o)nud ناشنیده؛ شنیدهنشده.
-
واژههای مشابه
-
ناشنود آوردن
لغتنامه دهخدا
ناشنود آوردن . [ ش ِ وَ دَ ] (مص مرکب ) ناشنیده گرفتن . نادیده گرفتن . اعتنا و التفات نکردن : آب دیده پیش تو باقدر بودمن نتانستم که آرم ناشنود.مولوی .
-
جستوجو در متن
-
بیراه
لغتنامه دهخدا
بیراه . (ص مرکب ، اِ مرکب ) مقابل براه . راه غیرمعمول . راه تنگ و بد. (یادداشت مؤلف ). راه پیچاپیچ . بی راهه . راه غیراصلی : بکوه و بیابان و بیراه رفت شب تیره تا روز بیگاه رفت . فردوسی .همی راند بیراه و دل پر ز بیم همی برد با خویشتن زر و سیم . فردوس...