کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناشتایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ناشتایی
/nāštāy(')i/
معنی
غذایی که صبح میخورند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
breakfast
-
جستوجوی دقیق
-
ناشتایی
فرهنگ فارسی معین
(ص نسب .) غذایی که پس از مدتی گرسنگی خورده شود، صبحانه .
-
ناشتایی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) nāštāy(')i غذایی که صبح میخورند.
-
ناشتایی
دیکشنری فارسی به عربی
فطور
-
ناشتایی
لهجه و گویش تهرانی
صبحانه
-
واژههای مشابه
-
ناشتایى
لهجه و گویش بختیاری
nâštâi ناشتایى، صبحانه.
-
جستوجو در متن
-
صبحانه
فرهنگ واژههای سره
ناشتا، ناشتایی، چاشت
-
فطور
دیکشنری عربی به فارسی
صبحانه , ناشتايي , افطار , صبحانه خوردن
-
آب چرا
فرهنگ فارسی معین
(چَ) (اِمر.) 1 - ناشتایی ، غذای اندک . 2 - خوراک وحوش و طیور.
-
صبحانه
فرهنگ فارسی معین
(صُ نِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) غذایی که صبح می خورند، ناشتایی .
-
دهن گیره
لغتنامه دهخدا
دهن گیره . [ دَ هََ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) خوردنی قلیل . چیزی که خورند. صبحانه . لقمةالصباح . چاشنی بامداد. لهنه . زیرقلیانی . نهاری . ناشتایی . (یادداشت مؤلف ).
-
ناشتا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹ناشتاب› nāš[e]tā ۱. شخص گرسنه که از بامداد چیزی نخورده باشد.۲. گرسنه؛ غذانخورده.〈 ناشتا شکستن: [مجاز] غذایی اندک در بامداد خوردن؛ ناشتایی خوردن.
-
صبحانه
لغتنامه دهخدا
صبحانه . [ ص ُ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) ناشتایی . زیرقلیانی . ناهارشکن . صفراشکن . ناشتاشکن . لقمةالصباح . چاشنی بامداد. لُهنة. آنچه صبح خورند چون چای و شیر و کره و نان و قهوه و مانند آنها. || (ص نسبی ) متعلق به صبح . منسوب به صبح .
-
تلهن
لغتنامه دهخدا
تلهن . [ ت َ ل َهَْ هَُ ] (ع مص ) ناهاری کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (از زوزنی ). ناشتا شکستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تعلل کردن به ناشتایی . (از اقرب الموارد).