کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناسک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ناسک
/nāsek/
معنی
عابد؛ زاهد؛ پارسا.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
پارسا، زاهد، عابد، متقی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناسک
واژگان مترادف و متضاد
پارسا، زاهد، عابد، متقی
-
ناسک
فرهنگ فارسی معین
(س ) [ ع . ] (اِفا.) پرهیزکار، پارسا. ج . نساک .
-
ناسک
لغتنامه دهخدا
ناسک . [ س ِ ] (ع ص ) عبادت کننده . (آنندراج ) (انجمن آرا) (غیاث اللغات ). شخص عابد زاهد. (فرهنگ نظام ). عابد. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (المنجد). عابد.متزهد. (اقرب الموارد). متعبد. (معجم متن اللغة) . پرهیزکار. (دهار). ج ، نُسّاک ....
-
ناسک
لغتنامه دهخدا
ناسک . [ س ِ ](اِخ ) نام یکی از صاحب شریعتان کفره ٔ هند است و اعتقاد اتباع او آن است که آدمیان همچو گیاه می رویند و خشک می شوند و از هم می ریزند و بحشر و نشر قائل نیستند، نه روحانی و نه جسمانی . (برهان قاطع) . یکی از صاحب شریعتان هند بوده و مذهب طبیع...
-
ناسک
دیکشنری عربی به فارسی
زاهد گوشه نشين , تارک دنيا , منزوي
-
ناسک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی، جمع: نُسّاک] [قدیمی] nāsek عابد؛ زاهد؛ پارسا.
-
ناسک
واژهنامه آزاد
ترد،ظریف،شکننده
-
واژههای مشابه
-
جبت ناسک
لغتنامه دهخدا
جبت ناسک . [ ج ِ ت ِ س ِ ] (اِخ ) نام قدیمی بلدی از ناحیه ٔ شمالی هند است . (از تحقیق ماللهند ص 156).
-
جستوجو در متن
-
نساک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ ناسک] [قدیمی] nossāk = ناسک
-
زاهد گوشه نشین
دیکشنری فارسی به عربی
ناسک
-
تارک دنیا
دیکشنری فارسی به عربی
ديني , راهب , زاهد , ناسک
-
منزوی
دیکشنری فارسی به عربی
الي وراء , انفرادي , معزول , ناسک
-
زاهد
واژگان مترادف و متضاد
باتقوا، پارسا، پرهیزگار، عابد، متشرع، متعبد، متقی، معتکف، ناسک ≠ بیتقوا