کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناسپاسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ناسپاسی
/nāsepāsi/
معنی
ناشکری؛ حقناشناسی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
حقناشناسی، کفر، کفران، ناشکری، نمکبحرامی، نمکناشناسی ≠ حقشناسی
فعل
بن گذشته: ناسپاسی کرد
بن حال: ناسپاسی کن
دیکشنری
ingratitude
-
جستوجوی دقیق
-
ناسپاسی
واژگان مترادف و متضاد
حقناشناسی، کفر، کفران، ناشکری، نمکبحرامی، نمکناشناسی ≠ حقشناسی
-
ناسپاسی
لغتنامه دهخدا
ناسپاسی . [ س ِ ] (حامص مرکب ) ناشکری . نمک بحرامی . بی وفائی . (ناظم الاطباء). کفر. کفران . کفران نعمت . کافرنعمتی . نمک ناشناسی . نمک کوری . بطر : دگر آنکه مغزش بود پرخردسوی ناسپاسی دلش ننگرد. فردوسی .هرآنکس که او راه یزدان گزیدسر از ناسپاسی بباید ...
-
ناسپاسی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) nāsepāsi ناشکری؛ حقناشناسی.
-
ناسپاسی
دیکشنری فارسی به عربی
خيانة
-
واژههای مشابه
-
ناسپاسی کردن
لغتنامه دهخدا
ناسپاسی کردن . [ س ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کفر. کفران . کفور. (ترجمان القرآن ) (تاج المصادر بیهقی ). کفر. (دهار). مکافره . کفران . کنود. (منتهی الارب ). ناشکری کردن . ناحق گزاری . حق ناشناسی . شکر نعمت بجا نیاوردن : ترا ملکی آسوده بی داغ و رنج مکن ناسپ...
-
ناسپاسی و نمک نشناسی
فرهنگ گنجواژه
ناسپاسی.
-
جستوجو در متن
-
nonspiritualness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناسپاسی
-
unsportsmanliness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناسپاسی
-
nonsophistically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناسپاسی
-
ناشکری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [فارسی. عربی. فارسی] nāšokri ناسپاسی.
-
disgracive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناسپاسی
-
nonsympathy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناسپاسی
-
بی منتی،()کردن
لهجه و گویش تهرانی
ناسپاسی