کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناسنجیده گو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناسنجیده گو
لغتنامه دهخدا
ناسنجیده گو. [ س َ دَ / دِ ] (نف مرکب ) پریشان گو. که سخن نسنجیده و نامربوط گوید.
-
واژههای مشابه
-
ناسنجیده گفتن
لغتنامه دهخدا
ناسنجیده گفتن . [ س َ دَ / دِ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) ناسخته گفتن . نیندیشیده گفتن .
-
wild psychoanalysis
روانکاوی ناسنجیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی روانکاوی مبتنی بر برداشت سطحی و شتابزده که از روشها و فنون اصلی روانکاوی فاصله میگیرد و به اندرزدهی مستقیم به بیمار و تفسیر رفتار او، پیش از آنکه برای شنیدن آنها آمادگی داشته باشد، میپردازد
-
جستوجو در متن
-
گفتن
لغتنامه دهخدا
گفتن . [ گ ُ ت َ ] (مص ) (از: گف (= گو) + تن ، پسوند مصدری ) پهلوی ، گوفتن جزء اول از ریشه ٔ فارسی باستان گَوب ، و رجوع شود به نیبرگ ص 84، 85، کردی گوتن ، وخی ژوی -ام سریکلی خوی -ام و رجوع به هوبشمان شود. طبری بااوتن گفتن ، گیلکی بوتن ، بوگوتن ، بوگو...