کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناز و کرشمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کرشمه ریز
لغتنامه دهخدا
کرشمه ریز. [ ک ِ رِ م َ / م ِ ] (نف مرکب ) کرشمه دار. که ناز و کرشمه به کار آرد. کرشمه ریزنده . کرشمه باز. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کرشمه باز شود.
-
کرشمه پرداز
لغتنامه دهخدا
کرشمه پرداز. [ ک ِ رِ م َ / م ِ پ َ ] (نف مرکب ) کرشمه پردازنده . کرشمه باز. (فرهنگ فارسی معین ). کرشمه و ناز به کار برنده : دو چشم مست بتان تاکرشمه پرداز است مدار اهل محبت به دیده ٔ باز است . علی خراسانی (از آنندراج ).رجوع به کرشمه باز شود.
-
کرشمه و عنایت
فرهنگ گنجواژه
ناز و اشاره.
-
تیوا
فرهنگ نامها
(تلفظ: tivā) ناز و کرشمه .
-
چَم و خَم
فرهنگ گنجواژه
فوت و فن، کرشمه و ناز، لِم.
-
نازیلا
فرهنگ نامها
(تلفظ: nāzilā) (فارسی ـ ترکی) با ناز و کرشمه ، با ناز .
-
غنج
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع . ] 1 - (مص ل .) ناز کردن . 2 - (اِ.) ناز و کرشمه .
-
هوناز
فرهنگ نامها
(تلفظ: hu nāz) (هو = خوب + ناز = کرشمه ، غمزه) ویژگی آن که دارای ناز و کرشمه خوب و نیک است ؛ (به مجاز) جذاب و دلپسند .
-
مخرام
واژهنامه آزاد
به ناز و کرشمه راه رفتن
-
ادا
فرهنگ فارسی معین
اصول ( ~. اُ) (اِمر.) ناز و کرشمه ، نمودن کراهت و جز آن .
-
قمیش
فرهنگ فارسی معین
(قَ) (اِ.) (عا.) ادا و اطوار، ناز و کرشمه .
-
متغنج
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ غَ نِّ) [ ع . ] (اِفا.) ناز کننده ، با ناز و کرشمه .
-
غنجه
فرهنگ فارسی معین
(غَ جِ) [ ع . ] (اِمص .) ناز و کرشمه .
-
آخ و واخ
فرهنگ گنجواژه
صدای درد، ناز و کرشمه. آخ و واخ کسی درآمدن
-
تغنج
فرهنگ فارسی معین
(تَ غَ نُّ) [ ع . ] (مص ل .) ناز و کرشمه کردن .