کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناز شتری عشوه شتری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
چینی ناز
لغتنامه دهخدا
چینی ناز. (ص مرکب ) دارای ناز و کرشمه ٔ چینی . با کرشمه و غنج و دلال چون چینیان : گفت رومی عروس چینی نازکای خداوند روم و چین و طراز.نظامی .
-
ناز بالش
لهجه و گویش تهرانی
بالش کوچک
-
ناز پرورده
لهجه و گویش تهرانی
ننر،متنعم،لوس
-
ناز خرکی
لهجه و گویش تهرانی
ناز ناشیانه
-
ناز دار
لهجه و گویش تهرانی
دارای ناز وادا،لوند
-
نازِ شست
لهجه و گویش تهرانی
جایزه ،جایزه شکارچی،تشویق
-
ناز کردن
لهجه و گویش تهرانی
تفاخر،لوس شدن
-
ناز کش
لهجه و گویش تهرانی
خریدار ناز:ناز کش داری ناز کن،نداری پاتو دراز کن
-
ناز نازی
لهجه و گویش تهرانی
زیبا،ملوس
-
ناز،نُس
لهجه و گویش تهرانی
آلت مادگی
-
ناز کِردن
لهجه و گویش بختیاری
nâz kerdan 1. نوازش کردن bačan-e nâz kon>:بچه را نوازش کن> ؛ 2. کرشمه کردن.
-
پری ناز
واژهنامه آزاد
نیکوخصالِ نازدار.
-
قره ناز
واژهنامه آزاد
نام روستایی از توابع جلفا که تمام اراضی ان غصبی است
-
عز و ناز
لغتنامه دهخدا
عز و ناز. [ ع ِزْ زُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) ارجمندی و ناز. عزت و نعمت : عمر تو بادا بیکران ، سود تو بادا بی زیان همواره پای و جاودان ، درعز و ناز و عافیه . منوچهری .بر من ز فرت ارجو آن عز و ناز باشدکز فر میر ماضی ، بوده ست با غضاری . منوچهری .میگف...
-
کرشمه و ناز
لغتنامه دهخدا
کرشمه و ناز. [ ک ِ رِ م َ / م ِ وُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) غنج و دلال . ناز و کرشمه : پری نهفته رخ و دیو در کرشمه و نازبسوخت عقل ز حیرت که این چه بوالعجبی است . حافظ.رجوع به کرشمه و به ناز شود.