کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نازیبا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نازیبا
/nāzibā/
معنی
۱. زشت.
۲. ناپسند.
۳. [قدیمی] ناشایسته؛ نالایق.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. بدگل، زشت، کریه، مهیب
۲. بیظرافت
۳. نامستحسن، نامقبول، نامناسب ≠ برازنده، زیبا
دیکشنری
inelegant, unlovely
-
جستوجوی دقیق
-
نازیبا
واژگان مترادف و متضاد
۱. بدگل، زشت، کریه، مهیب ۲. بیظرافت ۳. نامستحسن، نامقبول، نامناسب ≠ برازنده، زیبا
-
نازیبا
لغتنامه دهخدا
نازیبا. (ص مرکب ) زشت . بدشکل . (ناظم الاطباء). قبیح . بدگل : روی ترکان هست نازیبا و گست زرد و پرچین چون ترنج آبخست . علی فرقدی .گرمی و سردی ترا هر دو مثالست از ستم زآن همی هریک جهان را زشت و نازیبا کند.ناصرخسرو.زشت باشد دبیقی و دیباکه بود بر عروس نا...
-
نازیبا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) nāzibā ۱. زشت.۲. ناپسند.۳. [قدیمی] ناشایسته؛ نالایق.
-
جستوجو در متن
-
بیظرافت
واژگان مترادف و متضاد
خشن، زمخت، نازیبا ≠ ظریف
-
پرغونه
فرهنگ فارسی معین
(پَ نِ) (ص .)نازیبا.
-
بدزیب
لغتنامه دهخدا
بدزیب .[ ب َ ] (ص مرکب ) بدنما و نازیبا. (آنندراج ). نازیبا. || بی ظرافت و بی نزاکت . (ناظم الاطباء).
-
پرغونه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] parqune هرچیزی که زشت و نازیبا باشد؛ زشت؛ نازیبا؛ فرخچ: ◻︎ ای پرغونه و باژگونه جهان / مانده من از تو به شگفت اندرا (رودکی: ۴۹۱).
-
بدگل
فرهنگ فارسی معین
( ~. گِ) (ص مر.) زشت ، نازیبا.
-
گست
فرهنگ فارسی معین
(گَ) (ص .) زشت ، قبیح ، نازیبا.
-
بدگل
واژهنامه آزاد
(لکی) [badgel] زشت،نازیبا، ناپسند.
-
نامستحسن
واژگان مترادف و متضاد
زشت، قبیح، ناپسندیده، نازیبا، نامقبول ≠ پسندیده، مستحسن
-
نازیبائی
لغتنامه دهخدا
نازیبائی . (حامص مرکب ) زشتی . (ناظم الاطباء). قبح . قبح منظر. || بی زینتی . (ناظم الاطباء). نازیبا بودن . زیبا نبودن . رجوع به نازیبا شود.
-
اینوت
لغتنامه دهخدا
اینوت . [ اَ / اِ ] (ص ) (عامیانه ) سخت زشت . سخت نازیبا. سخت بدگل . عظیم زشت . سخت نازیبا و زشت . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
پریچهر
واژگان مترادف و متضاد
پریرو، پریسیما، جمیل، خوبرو، زیبا، صبیح، وسیم ≠ بدصورت، زشت، نازیبا