کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نازکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
توژال
واژهنامه آزاد
سطح نازکی از برف
-
رهادة
لغتنامه دهخدا
رهادة. [ رَ دَ ] (ع اِمص ) نازکی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نازکی و نرمی . (از اقرب الموارد).
-
ستبری
واژگان مترادف و متضاد
ثخن، ستبرا، ضخامت، کلفتی ≠ نازکی
-
frangibility
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تندرستی، شکنندگی، تردی، نازکی، ظریفی
-
ستبرا
واژگان مترادف و متضاد
ثخن، ستبری، ضخامت، فربهی، قطر، کلفتی ≠ نازکی
-
disk galaxy
کهکشان قرصگون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] نوعی کهکشان که ساختار اصلی آن قرص نازکی از ستارههاست
-
sheet erosion
فرسایش صفحهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فرسایشی که در آن ورقههای نازکی از سطح زمین برداشته میشود
-
silver-plated
سیماندود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] ویژگی شیئی که با لایۀ نازکی از نقره پوشانده شود
-
plate 1
سینه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] بخش نازکی از لاشۀ دام که در پشت سرسینه قرار دارد
-
tablet coating 2
پوشش قرص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] لایۀ نازکی که هستۀ دارویی قرص را میپوشاند
-
fog seal
روکش قیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] لایۀ پوششی نازکی از قیر، فاقد مصالح سنگی
-
زیرپوش
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) لباس نازکی که در زیر لباس های دیگر پوشند، زیرپیراهن .
-
کاشه
فرهنگ فارسی معین
(شَ یا ش ) (اِ.) یخ نازکی که روی آب می بندد.
-
swizzle stick
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشیدن چوب، چوب نازکی برای بهم زدن مشروب
-
بیفتک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: bifteck] bifte(a)k نوعی خوراک که در آن تکۀ نازکی از گوشت گاو را سرخ و برشته میکنند.