کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نازخاتون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نازخاتون
معنی
(اِ.) نوعی چاشنی ایرانی که از بادمجان کباب شدة ساطوری ، سیر و ریحان خرد شده و آب غوره درست می شود.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نازخاتون
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) نوعی چاشنی ایرانی که از بادمجان کباب شدة ساطوری ، سیر و ریحان خرد شده و آب غوره درست می شود.
-
نازخاتون
لغتنامه دهخدا
نازخاتون . (اِخ ) دختر امیر کردستان بود و ضیاع و عقار فراوان داشت . در دوران سلطنت الجایتو مردی به نام محمد که خطیب همدان بود و با نازخاتون غرضی داشت امیرچوپان را به تصرف املاک و اموال وی برانگیخت . خواندمیر شرح واقعه را بدین صورت نوشته است : در اواخ...