کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نار فارسیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
نار باغ سینه
لغتنامه دهخدا
نار باغ سینه . [ رِ غ ِن َ / ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پستان . (آنندراج )(فرهنگ مترادفات ). کنایه از پستان است : در نار باغ سینه حلاوت نمانده است امروز دست ازوست که سیب ذقن گرفت .صائب (از آنندراج ).
-
نار ذات النور
لغتنامه دهخدا
نار ذات النور. [ رِ تُن ْ نو ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) و این نار به خاطر نورانیت آن شریف است و پارسیان متفقاً آن را طلسم اردی بهشت می دانند. (حکمة الاشراق ص 192).
-
إخماد نار الثورة
دیکشنری عربی به فارسی
فرو نشاندن آتش انقلاب
-
نار و دُخان
فرهنگ گنجواژه
وسایل تدخین.
-
نار و نور
فرهنگ گنجواژه
آتش و روشنی.