کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نارون قرمز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نارون قرمز
دیکشنری فارسی به عربی
دردار
-
واژههای مشابه
-
بیشه ٔ نارون
لغتنامه دهخدا
بیشه ٔ نارون . [ ش َ ی ِ نارْ وَ ](اِخ ) نام محلی بوده در تبرستان که در عهود قدیم آنرا بیشه ٔ تمیشه میگفته اند. (انجمن آرا) : که از بیشه ٔ نارون تا بچین سواران جنگند و شیران کین . فردوسی .منوچهر با قارن رزم زن برون آمداز بیشه ٔ نارون . فردوسی .از ایر...
-
جستوجو در متن
-
دردار
دیکشنری عربی به فارسی
نارون قرمز
-
elm
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جون، نارون قرمز
-
elms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گاو نر، نارون قرمز
-
کردن
لغتنامه دهخدا
کردن . [ ک َ دَ ] (مص ) ساختن . (یادداشت مؤلف ) (ناظم الاطباء). درست کردن . ساختن . ترتیب دادن : و [ به صقلاب ] انگور نیست ولکن انگبین سخت بسیار است نبید و آنچه بدو ماند ازانگبین کنند و خُنب نبیدشان از چوب است و مرد بود که هر سال از آن صد خنب کند. (...