کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناروایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ناروایی
/nāravāy(')i/
معنی
روا نبودن؛ ناشایست.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
injustice, wrongness
-
جستوجوی دقیق
-
ناروایی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) nāravāy(')i روا نبودن؛ ناشایست.
-
جستوجو در متن
-
نوتاش
واژهنامه آزاد
همان بدعت. نمونه:نوتاش ناروایی در آیین و دین آورده اید! نوآرایی و دایمی
-
سنگینی
واژگان مترادف و متضاد
۱. ثقل، گرانی، وزن ≠ سبکی ۲. متانت، وقار ≠ جلفی، سبکی ۳. دشواری، تحملناپذیری ۴. فشردگی ۵. غلظت ۶. دیرهضمی، بدگواری ۷. تلخی، ناروایی ۸. گرانی، پرهزینگی
-
بی روایی
لغتنامه دهخدا
بی روایی . [ رَ ] (حامص مرکب ) ناروایی .عدم رواج . کساد. بیرونقی بازار. کاسدی : کاسدی و بی روایی از لب و دندانْت بر صدف و درّ و بر شکر زده داری . سوزنی .رجوع به روا شود.
-
مندک
لغتنامه دهخدا
مندک . [ م َ دَ ] (از ع ، ص ) کساد و ناروایی متاع و کالا باشد. (فرهنگ جهانگیری ). کسادی و ناروایی اسباب و کالا باشد. (برهان ). کساد و ناروا و بی قیمتی متاع و کالا. (انجمن آرا) (آنندراج ). جهانگیری ورشیدی این بیت مولوی را شاهد آورده اند : رستم و حمزه ...
-
مجوز
لغتنامه دهخدا
مجوز. [ م ُ ج َوْ وِ ] (ع ص ) روادارنده ٔ کاری . (غیاث ). روادارنده و رواگرداننده ٔ کاری . (آنندراج ). کسی که تجویز می کند روایی و ناروایی چیزی را و رخصت می دهد کردن و یا نکردن کاری را. (ناظم الاطباء). روایی دهنده . روایی بخش . روا دارنده . روا کننده...
-
کسادی
لغتنامه دهخدا
کسادی . [ ک َ / ک ِ ] (حامص ) ناروایی متاع و کالا در بازار و بی رواجی و نداشتن خریدار. (ناظم الاطباء). عدم رواج . صاحب آنندراج گوید یاء مصدری به کساد ملحق کنند و بهمان معنی مصدری استعمال کنند از عالم (از قبیل ) نقصان و نقصانی و جریان و جریانی . (آنند...
-
انخداع
لغتنامه دهخدا
انخداع . [ اِ خ ِ ] (ع مص ) فریفته شدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی ) (فرهنگ فارسی معین ) (ازاقرب الموارد). فریب خوردن . (فرهنگ فارسی معین ). || مکروهی یافتن در بی خبری . || کاسد شدن بازار. (از منتهی الارب ) (از نا...
-
بیرونقی
لغتنامه دهخدا
بیرونقی . [ رَ / رُو ن َ ] (حامص مرکب ) حالت و کیفیت بیرونق . کسادی . تق و لقی . ناروایی . عدم رواج : تا نور جان و ظل خدائی نهفته خاک بیرونقی بخلق خدای اندر آمده . خاقانی .برونق توانم من این کارکردبه بیرونقی کار ناید ز مرد. نظامی .کار چو بیرونقی از ن...
-
منده
لغتنامه دهخدا
منده . [ م َ دَ / دِ ] (اِ) سبو و کوزه ٔ دسته شکسته بود. (لغت فرس چ اقبال ص 475). کوزه و سبوی بی دسته و گردن شکسته را می گویند. (برهان ) (ناظم الاطباء). سبو و کوزه که دسته و گردن شکسته باشد. (آنندراج ) : دوصد منده سبو آب کش به روزشبانگاه لهو کن به من...
-
روایی
لغتنامه دهخدا
روایی . [ رَ ] (حامص ) رواج . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ). رونق داشتن . (برهان قاطع). رونق و خوبی داد و ستد و خرید و فروخت . رواج بازار. ضد کسادی . (ناظم الاطباء). گرمی و تیزی بازار : تا مه نیسان بود روایی بستان تا مه کانون بود روایی ک...
-
محفوظ
لغتنامه دهخدا
محفوظ. [ م َ ] (ع ص ) نگاهداشته و حراست شده . حفظشده . محروس . مصون . (ناظم الاطباء). نگهداشته . (یادداشت مرحوم دهخدا) : به عنایت حق ملحوظ است و به حلال از حرام محفوظ. (گلستان ).- محفوظ بودن ؛ مصون بودن .محروس بودن .- محفوظ داشتن ؛ نگهبانی کردن . ح...
-
گوجه فرنگی
لغتنامه دهخدا
گوجه فرنگی . [ گ َ / گُو ج َ/ ج ِ ف َ رَ ] (اِ مرکب ) گل گلاب در ذیل گیاهان دولپه ای پیوسته گلبرگ در تیره ٔ بادنجانیان آرد: گوجه فرنگی یا تمات که میوه ٔ درشت قرمز آن دارای چندین خانه و خوراکی است . (گیاه شناسی گل گلاب ص 238). و تقی بهرامی آرد: نباتی ...
-
رونق
لغتنامه دهخدا
رونق .[ رَ / رُو ن َ ] (ع اِ) آب کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). روایی . نیکویی . (مقدمه ٔ لغت جرجانی ص 2). پیشرفت امر. (فرهنگ فارسی معین ). تیزی بازار. گرمی بازار.معرب از روایی . (یادداشت مؤلف ) : و نظام مملکت و رونق دولت ... بازگشت . (سند بادنامه ...