کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نارخوک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نارخوک
مترادف و متضاد
تریاک، کوکنار
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نارخوک
واژگان مترادف و متضاد
تریاک، کوکنار
-
نارخوک
لغتنامه دهخدا
نارخوک . (اِ مرکب ) تریاک و افیون را گویند. (برهان قاطع) (آنندراج ). تریاک . افیون . کوکنار. (ناظم الاطباء). افیون . (رشیدی ). کلمه ٔ نارکتین و مشتقات آن از این کلمه ٔ فارسی مأخوذ است . (یادداشت مؤلف ). مؤلف فرهنگ نظام آرد: «سراج گوید:نارخوک و نار...
-
جستوجو در متن
-
خشخاش
واژگان مترادف و متضاد
نارخیرا، کوکنار، نارخوک، نارکوک
-
نارکوک
واژگان مترادف و متضاد
افیون، تریاک، کوکنار، نارخوک
-
نارکوک
لغتنامه دهخدا
نارکوک . (اِ) تریاک . افیون . (برهان قاطع) (آنندراج ). کوکنار. (ناظم الاطباء). نارخوک . و رجوع به نارخوک شود.
-
کوکنار
واژگان مترادف و متضاد
۱. خشخاش، نارخوک ۲. کاج
-
تریاک
واژگان مترادف و متضاد
افیون، پادزهر، تریاق، نارخوک، نارکوک، نوشدارو ≠ تریاق
-
نارکوک
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) = نارخوک : 1 - کوکنار. 2 - افیون ، تریاک .
-
کوکنار
لغتنامه دهخدا
کوکنار. (اِ مرکب ) غلاف خشخاش باشد. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 129). غلاف غوزه ٔ خشخاش باشد و به عربی رمان السعال گویند. (برهان ). غلاف غوزه ٔ خشخاش که به فارسی نارکیوا و به عربی رمان السعال گویند که دفع سرفه کند و فارسیان سرفه را کوک گویند و سرفه کردن ...
-
خ
لغتنامه دهخدا
خ . (حرف ) حرف نهم است ازالفبای فارسی و هفتم از الفبای عربی و بیست و چهارم از الفبای ابجد و نام آن خاء است و در حساب جُمَّل ششصد بود و در حساب ترتیبی فارسی نماینده ٔ عدد نه و در حساب ترتیبی عربی نماینده ٔ هفت است . و آن از حروف روادف و از حروف خاکی ا...
-
ک
لغتنامه دهخدا
ک . (حرف ) حرف بیست و پنجم از الفبای فارسی و بیست و دوم از حروف هجای عرب و یازدهم از حروف ابجد و نام آن کاف است . و در حساب جُمَّل آن را بیست گیرند و برای تشخیص از کاف پارسی یا «گ » آن را کاف تازی و کاف عربی گویند، و آن از حروف مصمته و مائیه و هم از ...