کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناخوش گوار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ناخوش زبان
لغتنامه دهخدا
ناخوش زبان . [ خوَش ْ / خُش ْ زَ ] (ص مرکب ) بدزبان . خشن گفتار. که سخن تلخ و درشت گوید. که زخم زبان زند : بمن بر شده لشکری دیده بان همه خارج آهنگ ناخوش زبان .نظامی .
-
ناخوش کردار
لغتنامه دهخدا
ناخوش کردار. [ خَش ْ / خُش ْ ک ِ ] (ص مرکب ) بدکردار. بدعمل . (ناظم الاطباء).
-
ناخوش مزاج
لغتنامه دهخدا
ناخوش مزاج . [ خوَش ْ / خُش ْ م ِ ] (ص مرکب ) در تداول ، ناخوش احوال . ناسالم . مریض . بیمار.
-
ناخوش کردن
دیکشنری فارسی به عربی
امرض
-
ناخوش ایند
دیکشنری فارسی به عربی
غير سار , مقية , مکروه , ناکر الجميل
-
دُماق ناخوش
لهجه و گویش بختیاری
domâq nâxoš 1. دیوانه؛ 2. ابله؛ 3. بیمار.
-
ناخوشی،ناخوش شدن
لهجه و گویش تهرانی
بیماری
-
واژههای همآوا
-
ناخوشگوار
واژگان مترادف و متضاد
بدخوار، بدطعم، بدهضم، دیرهضم، نادلچسب، نامطبوع ≠ خوشگوار
-
جستوجو در متن
-
ناخشگوار
لغتنامه دهخدا
ناخشگوار. [ خ ُگ ُ ] (ص مرکب ) ناخوش گوار. رجوع به ناخوش گوار شود.
-
گوارنده
لغتنامه دهخدا
گوارنده . [گ ُ رَ دَ / دِ ] (نف ) خوش گوار و موافق و سلامتی بخش وسریعالهضم . (ناظم الاطباء). سایغ. (دهار) (ترجمان القرآن ). هنی ٔ. (منتهی الارب ). مهنا. هاضم : هرچه بخوردی تو گوارنده بادگشته گوارش همه بر تو گداز. بوشکور (از لغت فرس ص 168).و این ناحیت...
-
ناگوار
لغتنامه دهخدا
ناگوار. [ گ ُ ] (ص مرکب ) (از: نا، نفی ، سلب + گوار = ناگور = ناگوارد = ناگورد). (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). ناگوارا. ناگواره . ناگوارد. ضد گوارا. چیز بدهضم که زود گوارا نشود. (از آنندراج ). ناهاضم . (غیاث اللغات ). طعام ناپخته در معده را گویند. (ب...