کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناخنک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ناخنک
/nāxonak/
معنی
۱. ‹ناخنه› (پزشکی) گوشت یا پوست زایدی که در گوشۀ چشم تولید و باعث تورم پلک میشود.
۲. (زیستشناسی) برگشتگی گلبرگها به شکل ناخن.
۳. (زیستشناسی) = اکلیلالملک
۴. (اسم مصدر) [قدیمی] گرفتن چیزی با دو ناخن.
〈 ناخنک زدن: (مصدر لازم) [عامیانه] اندکی از چیزی ربودن.
فرهنگ فارسی عمید
فعل
بن گذشته: ناخنک زد
بن حال: ناخنک زن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناخنک
فرهنگ فارسی معین
(خُ نَ) (اِ.) 1 - ناخن کوچک . 2 - گوشة ناخن که در گوشت فرو رفته باشد. 3 - لکّه ای به شکل ناخن که در چشم بوجود می آید.
-
ناخنک
لغتنامه دهخدا
ناخنک . [ خ ُ ن َ ] (اِ مصغر) ماده ٔ فاسدی است که به شکل ناخن در چشم انسان وحیوان پیدا میشود. (فرهنگ نظام ). مرضی است که اگر در چشم آدمی بهم رسد در صورت علاج نکردن زیاده گردد و اگر در چشم اسب و استر بهم رسد، اگر در حال علاج نکنند بکشد و شبیه است به ن...
-
ناخنک
لغتنامه دهخدا
ناخنک .[ خ ُ ن َ ] (اِ مصغر) به هر دو ناخن چیزی را بزور گرفتن . (بهارعجم ). رجوع به ناخنک زدن شود : میبرد وقت ناخنک از مشت همچو تیشه فرو به سنگ انگشت . محمدقلی سلیم (از بهارعجم و آنندراج ).|| پیش از خریدن چیز قابل خوردن از فروشنده قدری از آن را گرفته...
-
ناخنک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) nāxonak ۱. ‹ناخنه› (پزشکی) گوشت یا پوست زایدی که در گوشۀ چشم تولید و باعث تورم پلک میشود.۲. (زیستشناسی) برگشتگی گلبرگها به شکل ناخن.۳. (زیستشناسی) = اکلیلالملک۴. (اسم مصدر) [قدیمی] گرفتن چیزی با دو ناخن.〈 ناخنک زدن: (مصدر لازم) [عامیا...
-
واژههای مشابه
-
ناخنک،ناخنک زدن
لهجه و گویش تهرانی
دزدی ناچیز
-
ergot
ناخنک غلات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی قارچ که به دانههای غلاتی مانند گندم و چاودار آسیب میرساند و برای سلامت انسان و حیوانات مضر است
-
ناخنک زدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . زَ دَ)(مص م .) (عا.) 1 - اندکی از چیزی را برداشتن . 2 - برداشتن خوراکی های دکان (بقالی ، عطاری و غیره ) و خوردن آن ها بدون پرداخت وجه .
-
ناخنک زدن
لغتنامه دهخدا
ناخنک زدن . [ خ ُ ن َ زَ دَ ] (مص مرکب ) چیزی را به هر دو ناخن گرفتن و زور کردن . (فرهنگ نظام ). به هر دو ناخن چیزی را به زور گرفتن . (آنندراج ). || مقداری قلیل از چیزی را بی حقی خوردن یا برداشتن . (یادداشت مؤلف ). الواط و اجلاف چون از سر دکان بقال ...
-
ناخنک کردن
لغتنامه دهخدا
ناخنک کردن . [ خ ُ ن َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خاراندن : پشتم را قدری ناخنک کن . (فرهنگ نظام ).
-
ناخنک زدن
دیکشنری فارسی به عربی
اختيار
-
جستوجو در متن
-
nailers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناخنک زدن
-
nailer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناخنک زدن
-
naileress
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناخنک زدن