کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناخص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناخص
لغتنامه دهخدا
ناخص . [ خ ِ ] (ع ص ) گنده پیر لاغر ترنجیده پوست از پیری . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). آن که از پیری نزار شده باشد.
-
واژههای همآوا
-
ناخس
فرهنگ فارسی معین
(خِ) [ ع . ] 1 - (اِ.) کفتگی بغل شتر. 2 - گر شتر، جرب شتر. 3 - دردی که صاحبش پندارد که سوزن می خلانند. 4 - (ص .) کسی که سیخ بر سرین یا پهلوی ستور زند تا آن را براند.
-
ناخس
لغتنامه دهخدا
ناخس . [ خ ِ ] (ع اِ) کفتگی بغل شتر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || گری بن دنب شتر یا گر شتر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). جرب و گری شتر و گری در بن دنب شتر.(ناظم الاطباء). جرب عند ذنبه [ ذنب البعیر ] . (از اقرب الموارد). |...
-
ناخس
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] (طب قدیم) nāxes ویژگی دردی که در آن بیمار احساس میکند در بدنش سوزن فرو میکنند.