کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناحور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناحور
لغتنامه دهخدا
ناحور. (اِخ ) (به معنی آخر انداختن ) یکی از برادران ابراهیم بودکه ملکه ٔ دختر حاران برادر خود را تزویج نموده در شهر ناحور سکونت ورزید. (از قاموس کتاب مقدس ص 864).
-
ناحور
لغتنامه دهخدا
ناحور. (اِخ ) جد ابراهیم است . (قاموس کتاب مقدس ). رجوع به ناخور شود.
-
واژههای همآوا
-
ناهور
لغتنامه دهخدا
ناهور. (ع اِ) ابر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سحاب . (اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة) (المنجد).
-
جستوجو در متن
-
طابح
لغتنامه دهخدا
طابح . [ ب َ ] (اِخ ) اولین فرزند ناحور، برادر حضرت ابراهیم علیه السلام که از رؤومة کنیزک فراشی ناحور بدنیاآمده بود. (سفر پیدایش 22:24) (قاموس کتاب مقدس ).
-
ناجورا
لغتنامه دهخدا
ناجورا. (اِخ ) از فرزندان نوح پیغمبر و از اجداد ابراهیم خلیل است . در ص 43 تاریخ سیستان شرح این نسبت آمده است . و نیز رجوع به ناحور شود.
-
بتوئیل
لغتنامه دهخدا
بتوئیل . [ ] (اِ) مرد خدا. (از قاموس کتاب مقدس ). || (اِخ ) پسر ناحور برادر ابراهیم و پدر لابان و رفقه پید. (از قاموس کتاب مقدس ). || موضعی است در طرف جنوبی یهودا و بیت ایل و بتول و کسیل (؟) نیز خوانده شده است . (از قاموس کتاب مقدس ).
-
ربکا
واژهنامه آزاد
ربه کا یا ریوکا در عبری امروزی یا ربقاه یا رفقه در عهد عتیق (به معنی فریبنده) نام همسر اسحاق و عروس ابراهیم، نوهٔ ناحور برادر ابراهیم و خواهر لابان بود. ابراهیم العاذر را برای خواستگاری از او فرستاد و رفقه عروس ابراهیم شد. رفقه مادر یعقوب و عیسو بود.
-
ارام
لغتنامه دهخدا
ارام . [ اَ ] (اِخ ) (عالی ) این اسم از ارام بن سام منقول است و سه تن در کتاب مقدس به این اسم بودند: اول ارام بن نوح است (سفر پیدایش 10:22). دوم نوه ٔ ناحور (پیدایش 22:21). سوم یکی از اجداد عیسی مسیح . (کتاب روت 4:19، اول تواریخ ایام 2:10، انجیل متی ...
-
باخور
لغتنامه دهخدا
باخور. (اِخ ) نام پدر آزر پدر ابراهیم که جد ابراهیم علیه السلام است که پدر تارخ و پسر ساروغ باشد. گویند سکه ٔ درم در زمان او بهم رسید. (برهان ) (آنندراج )... و پدر آزر را باخور صد و چهل و هشت سال ... (مجمل التواریخ و القصص ص 193). باید دانست که «ناحو...
-
راحیل
لغتنامه دهخدا
راحیل . (اِخ ) راحل . زوجه ٔحضرت یعقوب بود. یعقوب عاشق راحیل دختر لابان (خال خود) شد و برای آنکه به وصل او برسد هفت سال به لابان خدمت کرد. پس از انقضای هفت سال وی خواست دختر بزرگ خود لیا را بزنی به وی دهد اما یعقوب برای رسیدن به معشوق خود مجبور شد هف...
-
لابان
لغتنامه دهخدا
لابان . (اِخ ) (سفید) و او پسر بتوئیل و نوه ٔ ناحور و برادرزاده ٔ ابرام و برادر رفقه وپدر لیئه و راحیل است که در حاران سکونت میداشت و در آنجا برحسب رسوم و آداب مملکت غلام ابراهیم را پذیرائی کرده واقعه ٔ نامزد کردن رفقه را با اسحاق فراهم کرد (سفر پیدا...