کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناتمیز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناتمیز
لغتنامه دهخدا
ناتمیز. [ ت َ ] (ص مرکب ) در تداول عوام ، ناپاک . (یادداشت مؤلف ). پلید. پلشت . آلوده . که تمیز و پاکیزه نیست . || بی تمیز. بی تمییز.
-
جستوجو در متن
-
لَچَر
لهجه و گویش تهرانی
آدم پست ,بی حیا و کثیف،بی سلیقه، ناتمیز،لش و لجن
-
نارفته
لغتنامه دهخدا
نارفته . [ رُ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) نروفته . نروبیده . جاروب نکرده . ناتمیز : این مثل خانه راست خود گفته بدو کدبانو است نارفته .سنائی .
-
چپل
لغتنامه دهخدا
چپل . [ چ َ پ َ ] (ص ) کسی را گویند که خود را به چیزهای ناشایسته آلوده کند و پیوسته چرکین و نکبتی باشد چنانکه دیدن او غثیان آورد. (برهان ) (آنندراج ) (جهانگیری ). مردم چرکین و نکبتی و ناتمیز. (ناظم الاطباء).کسی که خود را به چیزهای ناشایسته آلوده کند....
-
چپلک
لغتنامه دهخدا
چپلک . [ چ ِ ل َ ] (ص ) پلید و مردار و بناشایست آلوده را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کسی که خود را به چیزهایی آلوده دارد و کارهای ناشایسته و چرکین کند. (جهانگیری ). کسی که خود را به اعمال رذیله آلوده کند. (فرهنگ نظام ). چپل . چرکین و ن...
-
ناشسته
لغتنامه دهخدا
ناشسته . [ ش ُ ت َ/ ت ِ ] (ن مف مرکب ) هرچیز که شسته نشده باشد. (ناظم الاطباء). مقابل شسته . رجوع به شسته شود : روی ناشسته خوشتری بنشین کآتشی روی تو در آب انداخت . عطار.روی ناشسته چو ماهش نگریدچشم بی سرمه سیاهش نگرید. ؟- طفل ناشسته ؛ کودک تازه زائید...
-
ناشسته روی
لغتنامه دهخدا
ناشسته روی . [ ش ُ ت َ / ت ِ ] (ص مرکب ) رخ ناشسته . غیرمطهر. ناتمیز. مقابل شسته روی : گلخنی مفلس ناشسته روی مرد سراپرده ٔ اسرار نیست . عطار.چند باشد همچو آب روشنت روی هر ناشسته روئی دیدنت . عطار.مغان تبه رای ناشسته روی به دیر آمدند از در و دشت و کوی...