کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نابیوسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نابیوسی
لغتنامه دهخدا
نابیوسی . [ ب َ ] (ق مرکب ) فجاءة. ناگهانی : افسوس که عمر نابیوسی بگذشت وین عمر چو جان عزیز ازسی بگذشت .؟ (جهانگشای جوینی ج 1 ص 6).
-
جستوجو در متن
-
بیوسی
لغتنامه دهخدا
بیوسی . [ ب َ ](حامص ) انتظار. امید. أمل . رجوع به نابیوسی شود.- به بیوسی ؛ انتظار بهی یا خوبی داشتن .امید نیکی داشتن : افسوس که دور به بیوسی بگذشت وان عمر چو جان عزیزم از سی بگذشت . انوری .به بیوسی از جهان دانی که چون آید مراهمچنان کز پارگین آید ا...