کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نابود کرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نابود کرد
دیکشنری فارسی به عربی
اِجتاحَ
-
واژههای مشابه
-
نابود شدن
لغتنامه دهخدا
نابود شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) نیست شدن . ناپیدا شدن . (ناظم الاطباء). نابود گردیدن . فنا شدن . معدوم شدن . مضمحل گشتن . هلاک شدن . نیست گردیدن . فانی شدن . از بین رفتن . تفانی . زهوق . انقضاء. منقضی شدن . عدم شدن : گم شد و نابود شد از فضل حق بر م...
-
نابود شده
لغتنامه دهخدا
نابود شده . [ ش ُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) معدوم . از بین رفته . تباه شده . نابود. رجوع به نابود و نابوده شود.
-
نابود شدن
دیکشنری فارسی به عربی
اذهب
-
نابود نشدنی
دیکشنری فارسی به عربی
راسخ
-
نابود ساختن
دیکشنری فارسی به عربی
حطم
-
نابود شدنی
دیکشنری فارسی به عربی
عرضة للتلف
-
نابود کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ابد , احذف , مت ، اِجتياحٌ
-
نابود کننده
دیکشنری فارسی به عربی
خبيث , مدمرة
-
نابود كردن
دیکشنری فارسی به عربی
استئصال
-
نابود كرد
دیکشنری فارسی به عربی
استاصل
-
نیست و نابود
لغتنامه دهخدا
نیست و نابود. [ ت ُ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) به کلی از میان رفته . (یادداشت مؤلف ). معدوم .- نیست و نابود شدن ؛ به کلی از میان بشدن . (یادداشت مؤلف ).- نیست و نابود کردن ؛ یک باره و به کلی معدوم کردن و از بین بردن .
-
بود و نابود
لغتنامه دهخدا
بود و نابود. [ دُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) وجود و عدم . || دارایی و تنگدستی و غنا و فقر. || هر چیز موجود و حاضر. || هر چیز آینده . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ).
-
نابود كردن توطئه
دیکشنری فارسی به عربی
سحق المؤامرة