کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نابودی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نابودی
/nābudi/
معنی
نیستی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
اضمحلال، امحا، انحطاط، انقراض، انهدام، زوال، فقدان، فنا، محو، نیستی، هلاک ≠ هستی
دیکشنری
annihilation, death, destruction, disappearance, downfall, elimination, end, eradication, extermination, extinction, fate, liquidation, obliteration, rack, ravage, ruin, ruination, smashup, undoing
-
جستوجوی دقیق
-
نابودی
واژگان مترادف و متضاد
اضمحلال، امحا، انحطاط، انقراض، انهدام، زوال، فقدان، فنا، محو، نیستی، هلاک ≠ هستی
-
نابودی
لغتنامه دهخدا
نابودی . (حامص مرکب ) نیستی . عدم . معدومی . زوال . فناء. نفاد. اضمحلال . از بین رفتن . فنا شدن . معدوم شدن .
-
نابودی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) nābudi نیستی.
-
نابودی
دیکشنری فارسی به عربی
ابادة , تافه , تصفية , خراب
-
واژههای مشابه
-
pair annihilation, annihilation
نابودی زوج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پدیدهای که در آن ذرهای با پادذرۀ متناظرش برخورد میکند و هر دو ناپدید میشوند و انرژی آنها به دو یا چند فوتون تبدیل میشود
-
annihilation radiation
تابش نابودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تابش الکترومغناطیسی حاصل از نابودی زوجالکترون و پوزیترون
-
annihilation operator
عملگر نابودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] عملگری که اگر به تابعموج سامانهای Nذرهای اثر کند، تابعموج سامانهای 1ـ N ذرهای به دست میآید
-
مرگ و نابودی
فرهنگ گنجواژه
نیستی
-
جستوجو در متن
-
self-annihilation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خود نابودی، نابودی نفس، کشتن نفس، خود نابود سازی، خود کشی
-
annihilation
فرهنگ لغات علمی
نابودی
-
inoccupation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نابودی
-
dereferences
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نابودی
-
dislodgement
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نابودی