کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نابلد،نبلد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نابلد،نبلد
لهجه و گویش تهرانی
ناوارد،ناشی
-
واژههای مشابه
-
نَبَلَد
لهجه و گویش تهرانی
ناوارد،نابلد
-
نابلد
واژگان مترادف و متضاد
غیرماهر، ناآشنا، ناآزموده، ناشی ≠ بلد
-
نابلد
لغتنامه دهخدا
نابلد. [ ب َ ل َ ] (ص مرکب ) که راه نبرد. که راهی را نداند. که طریقی را نشناسد. که راه نداند. که نشناسد. || ناشی . که وارد به کاری نیست . که مهارت و آشنائی به کاری ندارد.
-
نابلد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [عامیانه] nābalad ۱. آنکه راهی را نداند.۲. بیخبر از راهورسم جایی.۳. آنکه در کاری ماهر نباشد.
-
ناشی و نابلد
فرهنگ گنجواژه
ناشی.