کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نااستادی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نااستادی
لغتنامه دهخدا
نااستادی . [ اُ ] (حامص مرکب ) ناشی گری . عدم مهارت . نادانستگی . بی وقوفی . صاحب منتهی الارب آرد: وَرِه َ وَرهَاً؛ نااستادی کرد در کار. توره فی عمله ؛ نادانستگی و نااستادی کرد در کار خویش .
-
جستوجو در متن
-
توره
لغتنامه دهخدا
توره . [ ت َ وَرْ رُه ْ ] (ع مص ) نادانستگی و نااستادی کردن در کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
ناشیگری
لغتنامه دهخدا
ناشیگری . [ گ َ ] (حامص ) نااستادی . غرارت . بی تجربگی . ناآزموده کاری . عدم مهارت . ناآزمودگی . ناپختگی . رجوع به ناشی شود.
-
وره
لغتنامه دهخدا
وره . [ وَ رَه ْ ] (ع مص ) گول گردیدن و نااستادی کردن در کار. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). احمق گردیدن . (اقرب الموارد). || بسیار وزیدن باد. || بسیارپیه گردیدن زن . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || (اِمص )حماقت و گولی و نااستادی و کو...
-
متوره
لغتنامه دهخدا
متوره . [ م ُ ت َ وَرْرِه ْ ] (ع ص ) نادانستگی و نااستادی کننده در کار. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). گول و احمق و نادان . (ناظم الاطباء). و رجوع به توره شود.
-
ناآزموده کاری
لغتنامه دهخدا
ناآزموده کاری . [ زِ / زْدَ / دِ ] (حامص مرکب ) ناشی گری . نااستادی . (ناظم الاطباء). ناآزمودگی . بی تجربگی . نپختگی . ناورزیدگی . عدم مهارت . تازه کاری . بی اطلاعی . بی وقوفی . نداشتن تبحر.
-
ناآشنائی
لغتنامه دهخدا
ناآشنائی . [ ش ْ / ش ِ ] (حامص مرکب ) بی خبری . (ناظم الاطباء). بی اطلاعی . ناشی گری . نداشتن مهارت . نااستادی . بی تجربگی . || غیر معروفی . بیگانگی .- ناآشنائی کردن ؛ رمیدن . الفت نگرفتن . بیگانگی نمودن . انس نگرفتن .نپیوستن بکسی یا جمعی . گریختن ا...