کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نئاندرتال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نئاندرتال
/ne'āndertāl/
معنی
= انسان 〈 انسان نئاندرتال
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نئاندرتال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: néanderthal] (زیستشناسی) ne'āndertāl = انسان 〈 انسان نئاندرتال
-
جستوجو در متن
-
neanderthals
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نئاندرتال ها
-
Neanderthal man
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرد نئاندرتال
-
Neanderthal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نئاندرتال، وابسته به انسان غارنشین، وابسته به انسان وحشی و اولیه
-
انسان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] 'ensān ۱. (زیستشناسی) جانداری از راستۀ پستانداران با ده انگشت کارساز، که روی دو پا راه میرود و به سبب داشتن مغز پیشرفته قادر به تکلم و تفکر است.۲. شخص؛ فرد.۳. (صفت) خوب و پایبند به اصول اخلاقی.۴. هفتادوششمین سورۀ قرآن کریم، مدنی، ...
-
غارنشینی
لغتنامه دهخدا
غارنشینی . [ ن ِ ] (حامص مرکب ) وضع زندگی مردمی که در ازمنه ٔ ماقبل تاریخ در غار زندگی می کردند. مرحوم اقبال آشتیانی در کلیات تاریخ تمدن جدید ص 4گوید: «اولین آثاری که از انسان واقعی بدست آمد از 30000 سال قبل است و بیشتر آنها نیز متعلق به اروپای غربی ...