کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میکروسکوپی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
میکروسکوپی
/mikroskopi/
معنی
ویژگی چیزی که تنها با کمک میکروسکوپ دیده شود؛ ویژگی چیزی که نتوان آن را با چشم غیرمسلح دید.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
micro-, microscopic
-
جستوجوی دقیق
-
میکروسکوپی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فرانسوی. فارسی] mikroskopi ویژگی چیزی که تنها با کمک میکروسکوپ دیده شود؛ ویژگی چیزی که نتوان آن را با چشم غیرمسلح دید.
-
جستوجو در متن
-
microscopic
فرهنگ لغات علمی
میکروسکوپی
-
microscopial
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میکروسکوپی
-
micronucleus
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میکروسکوپی
-
micronuclei
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میکروسکوپی
-
microscopopy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میکروسکوپی
-
microscopic anatomy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آناتومی میکروسکوپی
-
microscopic field
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میدان میکروسکوپی
-
field emission scanning electron microscopy
فرهنگ لغات علمی
تصویربرداری میکروسکوپی گسیل میدانی
-
microscopy of biological systems
فرهنگ لغات علمی
میکروسکوپی سیستمهای زیستی
-
microchip
ریزتراشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] تراشهای در مقیاس میکروسکوپی
-
microbe
میکرب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] 1. اندامگانهای میکروسکوپی شامل برخی جلبکها و باکتریها و قارچها و تکیاختهها و ویروسها 2. هر اندامگان میکروسکوپی بیماریزا
-
microfracture
ریزشکستگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ترکی میکروسکوپی که میتواند قطعکنندۀ یک یا چند دانه باشد
-
biopsy 2
نمونه بافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] تکۀ کوچک برداشتهشده از بافت زنده برای آزمایشهای میکروسکوپی