کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مینوت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مینوت
/minut/
معنی
پیشنویس؛ چکنویس.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
پیشنویس، چرکنویس ≠ پاکنویس
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مینوت
واژگان مترادف و متضاد
پیشنویس، چرکنویس ≠ پاکنویس
-
مینوت
فرهنگ فارسی معین
(نُ) [ فر. ] (اِ.) پیش نویس .
-
مینوت
لغتنامه دهخدا
مینوت . (فرانسوی ، اِ) مسوده ٔ مطلبی که کسی بنویسد تا بعد مبیضه شود. (فرهنگ نظام ). پیش نویس . سواد. مقابل بیاض .
-
مینوت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: minute] minut پیشنویس؛ چکنویس.
-
جستوجو در متن
-
minot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مینوت
-
پیش نویس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) pišnevis نامهای که بنویسند و پس از حک و اصلاح پاکنویس کنند؛ مینوت.
-
پیش نویس
لغتنامه دهخدا
پیش نویس . [ ن ِ ](ن مف مرکب ، اِ مرکب ) مقابل پاک نویس . مینوت . مسوده . سواد. مقابل بیاض . || (اصطلاح اداری ) قطعه کاغذی خاص نوشتن مسوده .
-
نسخت کردن
لغتنامه دهخدا
نسخت کردن .[ ن ُ خ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نوشتن . یادداشت کردن : استادم بونصر نامه ها و مشافهات نسخت کرد. (تاریخ بیهقی ص 383). من این پیغام را نسخت کردم و به درگاه بردم . (تاریخ بیهقی ص 328). امیر گفت سخت سهل است ، عارض توئی ، نام هر یکی نسخت کن . (تا...