کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میل و اشتیاق به دزدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
میل و اشتیاق به دزدی
دیکشنری فارسی به عربی
داء السرقة
-
واژههای مشابه
-
ميل
دیکشنری عربی به فارسی
اصطلا حات مخصوص يک صنف يا دسته , زبان دزدها وکولي ها , طرزصحبت , زبان ويژه , مناجات , گوشه دار , وارونه کردن , ناگهان چرخانيدن ياچرخيدن , باناله سخن گفتن , بالهجه مخصوصي صحبت کردن , خبرچيني کردن , اواز خواندن , مناجات کردن , شيب , خيز , سطح شيب دار ,...
-
میْل
لهجه و گویش گنابادی
mil در گویش گنابادی یعنی حلقه ، چاه ، کانال عمودی
-
کبچه میل
لغتنامه دهخدا
کبچه میل . [ ک َ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) فرفیه : سر کبچه میل . (بحر الجواهر).
-
sexual desire
میل جنسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] تمایل توأم با آگاهی ذهنی برای کسب رضایت جنسی بدون در نظر گرفتن فعالیت جنسی
-
spadix
میلچمچه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سنبلهای با محور مرکزی گوشتی یا ضخیم نوعاً با گلهای فشرده
-
mils per year
میلدرسال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] مقیاسی برای بیان آهنگ خوردگی سالانه برحسب عمق نفوذ یا نازک شدن فلز در مقیاس هزارم اینچ که با محاسبۀ میزان کاهش وزن نمونۀ فلزی در حین آزمون خوردگی تعیین میشود
-
nautical mile
میل دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] طول یک دقیقۀ عرض جغرافیایی، حدوداً برابر 1852 متر
-
probing 3
میلزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] روشی برای یافتن آثار مدفون با فروکردن یا کوبیدن میل فلزی
-
inclinometer
مِیلسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] وسیلهای برای اندازهگیری زاویۀ مِیل مغناطیسی
-
menhir
میلسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] افراشتهسنگی منفرد از نوع خرسنگ
-
weightlifting bar
میلوزنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] میلهای که صفحهوزنههای وزنهبرداری در دو سر آن نصب میشود
-
میل داشتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تمایلداشتن، علاقه داشتن ۲. گرایش داشتن ۳. اشتهاداشتن
-
میل کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تناول کردن، خوردن، آشامیدن، صرف کردن ۲. متمایلشدن، گرایش یافتن ۳. تمایل پیدا کردن، علاقهمند شدن ۴. رو کردن، روی آوردن