کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میل لنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
میل لنگ
/millang/
معنی
میلهای در اتومبیل به شکل مارپیچ که بهواسطۀ حرکت دورانی آن که در اثر فشار دستۀ پیستون صورت میگیرد، اتومبیل به راه میافتد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
میل لنگ
فرهنگ فارسی معین
(لَ) (اِمر.) میله ای است در موتور اتومبیل که ب ه روی دو محور حرکت می کند. دستة پیستون ها روی میل لنگ سوار است ، خاصیت این ابزار آن است که حرکت پیستون ها رادر حالت های مختلف تنظیم می کند.
-
میل لنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب. فارسی] millang میلهای در اتومبیل به شکل مارپیچ که بهواسطۀ حرکت دورانی آن که در اثر فشار دستۀ پیستون صورت میگیرد، اتومبیل به راه میافتد.
-
واژههای مشابه
-
ميل
دیکشنری عربی به فارسی
اصطلا حات مخصوص يک صنف يا دسته , زبان دزدها وکولي ها , طرزصحبت , زبان ويژه , مناجات , گوشه دار , وارونه کردن , ناگهان چرخانيدن ياچرخيدن , باناله سخن گفتن , بالهجه مخصوصي صحبت کردن , خبرچيني کردن , اواز خواندن , مناجات کردن , شيب , خيز , سطح شيب دار ,...
-
میْل
لهجه و گویش گنابادی
mil در گویش گنابادی یعنی حلقه ، چاه ، کانال عمودی
-
میل میل
لغتنامه دهخدا
میل میل . (ص مرکب ) میل میلی . رجوع به میل میلی شود.
-
کبچه میل
لغتنامه دهخدا
کبچه میل . [ ک َ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) فرفیه : سر کبچه میل . (بحر الجواهر).
-
declination axis
محور مِیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] محوری در تلسکوپهایی با استقرار استوایی که راستای آن بر محور دوران زمین عمود است و به تلسکوپ امکان میدهد تا به سمت اجرامی با مِیلهای مختلف سو بگیرد
-
cant
مِیل 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تمایل سینۀ شناور به یک طرف در نتیجۀ رانش عرضی
-
affinity 1
میل 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] مقیاسی که براساس آن میزان اتصالپذیری دارو به گیرنده تعیین میشود
-
declination 2
مِیل 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] یکی از دو مختصهای که معادلِ آسمانی عرض جغرافیایی است و برای سنجش موقعیت اجرام در کرۀ آسمان استفاده و نسبت به استوای آسمان اندازهگیری میشود
-
probe 3
میل 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] میلهای فلزی که آن را برای شناسایی پدیدارهای مدفون و هنوز حفارینشده، مانند دیوارها و کف و صخرۀ طبیعی و پوشش قبور، در زمین فرومیکنند یا بر زمین میکوبند
-
rod mill
میلآس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] آسیابی که در آن از میلههای استوانهای برای نرم و خرد کردن مواد معدنی استفاده شود
-
rocker arm shaft, rocker shaft
میلاسبک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] محوری که اسبکها را بر روی آن سوار میکنند تا حرکت الاکلنگی اسبکها امکانپذیر شود
-
camshaft
میلبادامک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] محوری با زائدههای بادامکشکل که بهوسیلۀ میللنگ به گردش درمیآید و با زائدههای خود سوپاپهای سیلندر را در زمانهای معین باز و بسته میکند