کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میله کشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
میله کشیدن
دیکشنری فارسی به عربی
خوزق
-
واژههای مشابه
-
میلة
لغتنامه دهخدا
میلة. [ ل َ ] (ع اِ) هنگام و زمان . ج ، میَل .(منتهی الارب ماده ٔ م ی ل ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
-
مَّيْلَةً
فرهنگ واژگان قرآن
هجوم - تاختن
-
میله میله
دیکشنری فارسی به عربی
شريحة , عصوي
-
bar 3
میله 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] عضو باریکی که نیروی محوری را تحمل کند
-
میله 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] ← میلۀ نقشهبرداری
-
ribbed bar
میلۀ آجدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] میلهای که سطح آن آجدار باشد
-
tie bar
میلۀ اتصال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] میلۀ فولادی خمیدهای که در محل اتصال تاوه برای جلوگیری از جدا شدن آنها از یکدیگر کار میگذارند
-
tapping bar
میلۀ بارگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] میلۀ نوکتیزی که از آن در عملیات بهرهبرداری از کورۀ بلند استفاده میکنند
-
axopodium
میلهپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] نوعی پای کاذب تقریباً دائمی که مرکز آن ساختاری محوری دارد
-
filament 2
میلۀ پرچم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] پایۀ پرچم که به بساک منتهی میشود * مصوب فرهنگستان اول
-
brake beam
میلۀ ترمز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] میلۀ اتصال دو قاب ترمز و کفشکهای آن برای هر جفت چرخ
-
operating rod, throw rod
میلۀ حرکت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] میلهای که تیغههای سوزن را به ماشین سوزن وصل میکند
-
connecting rod 2
میلۀ رابط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] میلهای که در امتداد میلۀ سرسوزن قرار گرفته است و ماشین سوزن را به انتهای میلۀ سوزن وصل میکند