کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میسره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
میسره
/meysare/
معنی
۱. طرف چپ؛ سمت دست چپ.
۲. [مقابلِ میمنه] (نظامی) طرف چپ میدان جنگ.
۳. [مقابلِ میمنه] (نظامی) سربازان طرف چپ میدان جنگ.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
چپ، یسار ≠ میمنه
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
میسره
واژگان مترادف و متضاد
چپ، یسار ≠ میمنه
-
میسره
فرهنگ فارسی معین
(مَ سَ رِ) [ ع . میسرة ] (اِ.) طرف چپ ، سمت چپ لشکر.
-
میسره
لغتنامه دهخدا
میسره .[ م َ س َ رَ ] (ع اِ) میسرة. سوی دست چپ . (ناظم الاطباء). طرف دست چپ . چپ . سوی چپ . سمت چپ . خلاف میمنه . (یادداشت مؤلف ). || جناح چپ لشکر. (ناظم الاطباء). چپ لشکر. (مهذب الاسماء). یکی از ارکان خمسه ٔ جیش در صف آرایی قدیم و چهار رکن دیگر عبا...
-
میسره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مَیسرَة، جمع: میاسر] [قدیمی] meysare ۱. طرف چپ؛ سمت دست چپ.۲. [مقابلِ میمنه] (نظامی) طرف چپ میدان جنگ.۳. [مقابلِ میمنه] (نظامی) سربازان طرف چپ میدان جنگ.
-
میسره
واژهنامه آزاد
به معنای نزدیک
-
واژههای مشابه
-
میسرة
لغتنامه دهخدا
میسرة. [ م َ س َ / س ِ / س ُ رَ ] (ع اِمص ) آسانی و سهولت . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). آسانی . (آنندراج ). || فراخی . (منتهی الارب ). فراخ دستی . (دهار). || توانگری . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). توانگری و ثر...
-
میسرة
لغتنامه دهخدا
میسرة. [ م َ س َ رَ ] (ع اِ) سوی دست چپ ، خلاف میمنة. (ناظم الاطباء). سوی چپ . (آنندراج ) (منتهی الارب ). دست چپ . (مهذب الاسماء) (دهار). خلاف میمنة. (از اقرب الموارد). سمت چپ . سوی دست چپ . یسر. میسره . مقابل میمنه . (یادداشت مؤلف ).
-
مَيْسَرَةٍ
فرهنگ واژگان قرآن
تمکن و دارا شدن
-
میسره دار
لغتنامه دهخدا
میسره دار. [ م َ س َ رَ / رِ ] (نف مرکب ) فرمانده ٔ چپ لشکر. میسره دارنده . دارنده ٔ میسره ٔسپاه . فرمانده ٔ جناح چپ جیش . (از یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
میسرت
لغتنامه دهخدا
میسرت . [ م َ س َ رَ ] (ع اِ) رجوع به میسرة و میسره شود.
-
میمنه
واژگان مترادف و متضاد
جناحراست، قلب، مقدمه ≠ میسره
-
جرانغار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مغولی، مقابلِ برانغار] [قدیمی] jarānqār طرف چپ لشکر؛ میسره.
-
میمنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مَیمنَة، جمع: میامن] [قدیمی] meymane ۱. برکت.۲. [مقابلِ میسره] طرف راست، دست راست.۳. [مقابلِ میسره] (نظامی) طرف راست میدان جنگ.۴. [مقابلِ میسره] (نظامی) سربازان طرف راست میدان جنگ.