کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میز تحریر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
console table, console2
میز پیشآینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] میزی به شکل یک نیمهمیز با دو یا سه یا چهار پایه که عموماً در زیر آینه و چسبیده به دیوار قرار میگیرد
-
table linens
ملزومات پارچهای میز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] رومیزی و دستمال سفره و بقیۀ ملزومات پارچهای که برای مهیا ساختن و چیدن میز غذا به کار میرود
-
cart service
پخت سرِ میز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] شیوهای از پذیرایی که در آن میزبان غذا را در تالار در کنار میز مهمانان آماده و عرضه میکند
-
desktop as a service
خدمات اَبری میز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از خدمات جدید اَبری که برای کارهای رایانهای رومیزی در اختیار کاربران قرار میگیرد اختـ . خامیز DaaS2
-
secretary station service
خدمات میز منشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوع پیشرفتۀ خدمات منشی که تلفن مجهز به آن، این قابلیت را دارد که در صورت اشغال بودن خط، تماسهای ورودی را در حالت انتظار قرار دهد تا با آزاد شدن خط پاسخ دریافت کنند
-
پشت میز نشین
فرهنگ فارسی معین
( ~ِ نِ) (ص .) کنایه از: کسی که دارای شغل دفتری است .
-
خیز و میز
لغتنامه دهخدا
خیز و میز. [ زُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) ذوق و شوق و اختلاط و ارتباط. (آنندراج ).
-
میز یاقفسه اشپزخانه
دیکشنری فارسی به عربی
خزانة
-
میز کشودار واینه دار
دیکشنری فارسی به عربی
خزانة
-
میز مخصوص قراءت
دیکشنری فارسی به عربی
منصة خطابية
-
میز دم دستی
دیکشنری فارسی به عربی
لوحة الجانبية
-
آمیرزا، آمیز،میز
لهجه و گویش تهرانی
ترکیبات میرزا
-
آمیز/میز قلمدون
لهجه و گویش تهرانی
میرزا بنویس
-
میز مَم زَکی
لهجه و گویش تهرانی
حاجی بازاری
-
چیز و میز
فرهنگ گنجواژه
چیز، اشیاء.