کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میزان رقیقسازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ميزان
دیکشنری عربی به فارسی
ترازو , ميزان , تراز , موازنه , تتمه حساب , برابرکردن , موازنه کردن , توازن
-
مِيزَانَ
فرهنگ واژگان قرآن
وسیله سنجش وزن- وسیله ای که کالاها با آن ، کيل و يا وزن ميشوند
-
گل میزان
لغتنامه دهخدا
گل میزان . [ گ ُ ل ِ ] (اِخ ) کنایه از زُهره ، چنانچه خار عقرب کنایه از بهرام است . (از آنندراج ). زهره ، چرا که میزان خانه ٔ زهره است . (غیاث ).
-
IMR
میزان م.ش.
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] ← میزان مرگومیر شیرخواران
-
voter turnout, turnout 3, voting turnout
میزان مشارکت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نسبت تعداد کسانی که در انتخابات شرکت میکنند به کل واجدان شرایط
-
time signature
میزاننما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دو عدد که یکی بالای دیگری نوشته میشود و تعیینکنندۀ تعداد ضرب در هر میزان و ارزش زمانی نسبی نُتها است؛ این اعداد بعد از کلید و مایهنما قرار میگیرد
-
specific rate
میزان ویژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] سنجهای که فراوانی وقوع یک رخداد را در یک زیرگروه خاص از جمعیت در مدتزمان معین نشان میدهد
-
drift pin
میلۀ میزان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] میلهای فولادی با سطح مقطع متغیر که در صفحۀ اتصال درز ریل، برای همراستا کردن سوراخهای صفحه و ریل، به کار میرود و نصب پیچ را امکانپذیر میسازد
-
balance patch
وصلۀ میزان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] تکهلاستیکی که معمولاً در کارخانه در مَنجید تایرهای سنگین یا تقریباً سنگین میچسبانند تا تایر میزان شود
-
Libra, Lib, Balance
میزان 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] صورت فلکی منطقهالبروجی بین دو صورت عقرب و سنبله
-
measure 3, bar 2
میزان 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] واحد وزن موسیقایی شامل تعدادی نت با مجموع دیرشهای معین
-
rate 3
میزان 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] اندازۀ یک بخش نسبت به کل
-
morbidity 2, morbidity rate
میزان ابتلا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] شمار نسبی یا مطلق بیماران یا بیماری در یک گروه معین و در طی زمانی مشخص
-
occupancy rate 1
میزان اشغال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تعداد خودرو برحسب طول خودروِ سواری در هر خط عبور، در زمان معین
-
ASFR
میزان الف.س.ب.
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] ← میزان اختصاصیـ سنی باروری