کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میخانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
می و میخانه
فرهنگ گنجواژه
میگساری.
-
جستوجو در متن
-
pubs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میخانه ها، میخانه، از این میخانه بان میخانه رفتن
-
pub
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میخانه، از این میخانه بان میخانه رفتن
-
سماکار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹سماکاره، سماگر› [قدیمی] samākār خدمتکار میخانه؛ سبوکش میخانه.
-
barmaid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
barmaid، گارسون، خادمهء میخانه، پیشخدمت میخانه
-
سوچی خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی، فارسی] [قدیمی] sučixāne میخانه.
-
میخانه و می
فرهنگ گنجواژه
میخانه.
-
مصطبه
واژهنامه آزاد
میخانه
-
نادلة
دیکشنری عربی به فارسی
خادمه ء ميخانه , پيشخدمت ميخانه , گارسون , پيشخدمت زن , نديمه , کلفت
-
pothouses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بوته ها، میخانه
-
pothouse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلخانه، میخانه
-
مصطبه
واژهنامه آزاد
سکوی میخانه
-
کاباره
واژگان مترادف و متضاد
بار، رستوران، مشروبفروشی، میخانه، میکده
-
مشروبفروشی
واژگان مترادف و متضاد
بار، بیسترو، رستوران، میخانه، میکده
-
ماخور
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) خرابات ، میخانه .