کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میتینگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
میتینگ
/miting/
معنی
تجمع گروهی برای بحث و مذاکره دربارۀ مسائل اجتماعی یا سیاسی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. اجلاس، جلسه، گردهمایی
۲. تظاهرات
۳. ملاقات
۴. تجمع
دیکشنری
rally
-
جستوجوی دقیق
-
میتینگ
واژگان مترادف و متضاد
۱. اجلاس، جلسه، گردهمایی ۲. تظاهرات ۳. ملاقات ۴. تجمع
-
میتینگ
فرهنگ فارسی معین
[ انگ . ] (اِ.) تجمع موقت گروهی از مردم برای مذاکره و ایراد یا استماع و نطق های اجتماعی و سیاسی که معمولاً طی قطعنامه ای خواست های افراد شرکت کننده در آن قرائت می شود، تجمع (فره ).
-
میتینگ
لغتنامه دهخدا
میتینگ .(انگلیسی ، اِ) گرد آمدن دسته ها از مردم برای ابراز نظری . اجتماع گروه بسیار برای گفتگو یا اظهارنظر در مسائل اجتماعی . هنگامه .- میتینگ دادن ؛ بهم آمدن گروهها و دسته های سیاسی و غیر سیاسی برای ابراز نظری و پیشبرد مقصودی .
-
میتینگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: meeting] ‹متینگ› miting تجمع گروهی برای بحث و مذاکره دربارۀ مسائل اجتماعی یا سیاسی.
-
میتینگ
دیکشنری فارسی به عربی
اجتماع ، اِجْتِماعُ
-
واژههای مشابه
-
میتینگ سیاسی (دیپلماتیک)
دیکشنری فارسی به عربی
اِجْتِماعٌ دِبْلوماسي
-
جستوجو در متن
-
linkups
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لینک ها، میتینگ، وسیله اتصال
-
link up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لینک کردن، میتینگ، وسیله اتصال
-
linkup
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوند، میتینگ، وسیله اتصال
-
تظاهرات
واژگان مترادف و متضاد
میتینگ، راهپیماییاعتراضآمیز، راهپیمایی، اعتراض سیاسی
-
گردهمایی
واژگان مترادف و متضاد
اجلاس، جلسه، میتینگ، نشست، همایش
-
اجلاس
واژگان مترادف و متضاد
اجلاسیه، انجمن، جلسه، کنفرانس، گردهمآیی، مجمع، میتینگ، نشست
-
اِجْتِماعٌ دِبْلوماسي
دیکشنری عربی به فارسی
نشست سياسي , جلسه ي سياسي , ميتينگ سياسي (ديپلماتيک)