کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میان روزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
medifixed
میانچسب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی نوعی کرک که از وسط به سطح یک اندام چسبیده باشد
-
interphase
میانچهر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] دورۀ بین دو تقسیم یاختهای پیدرپی
-
moderator 2
میاندار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] شخصی با اختیارات ویژه برای اجرای قوانین در یک نظرآزمایی
-
moderation
میانداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] اجرای قوانین در یک نظرآزمایی با اختیارات ویژه
-
midrange
میاندامنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] برای مجموعۀ مرتبی از n مقدار، میانگین مقدار اول و آخر
-
mesoplankton
میاندروایان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] دروایانی که اندازۀ آنها بین 2/0 تا 20 میلیمتر است
-
intermediate support spar
میاندکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] دکل درختی واقع در بین سردکل و تهدکل برای نگهداری سیمنقالۀ چنددهانه
-
mesophile
میاندمادوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ویژگی باکتریها یا سایر ریزاندامگانهایی که بیشترین رشد آنها در دمای متوسط حدود 25 تا 40 درجۀ سلسیوس است
-
interdental
میاندندانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ویژگی همخوانی که در تولید آن نوک زبان بین دندانها قرار میگیرد
-
medium oil
میانروغن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ویژگی رزینی که محتوای روغن آن در حد متوسط است
-
meiofauna, meiobenthos, meiobenthic fauna
میانزیاگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] جانوران کفزی که اندازۀ آنها بین ریززیاگان و درشتزیاگان است
-
intermediate structure
میانساخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] هریک از سطوح نحوی بین ژرفساخت و روساخت، در مراحل پیشین دستور زایشی
-
mesosphere
میانسپهر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] منطقهای از جوّ در بالای پوشنسپهر که از پوشنایست در ارتفاع حدود 50 کیلومتر تا میانایست در ارتفاع حدود 85 تا 95 کیلومتر گسترش مییابد
-
mesospheric
میانسپهری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] مربوط به میانسپهر
-
Mesolithic/ mesolithic
میانسنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دورهای در تاریخ انسان که منحصراً به اروپای پیشازتاریخ تعلق دارد و با عقبنشینی یخچالهای عصر یخبندان و تغییرات اقلیمی ناشی از آن در حدود دههزار سال پیش آغاز میشود متـ . عصر سنگ میانی Middle Stone Age